صفحه ۲۳۳

"استاد ما رحمه الله ما را با بزرگان در زمان خود پیوند داد." و "علی بن همام" ناشناخته است و در کتابهای رجال نامی از وی نیامده است. ولی گمان می‎رود که این همان ابی علی محمدبن ابی بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی است که به اشتباه علی بن همام نوشته شده است و او فردی است ثقه و جلیل القدر.

و "حمیری" همان عبدالله بن جعفر حمیری است که ثقه است و مؤلف کتاب قرب الاسناد می‎باشد. و "هارون بن مسلم" را نجاشی درباره او گفته است "ثقه و بزرگوار است" و "حسین بن علوان" نجاشی و دیگران درباره او گفته اند "سنی مذهب است ولی مورد اعتماد است" در مورد "سعدبن طریف" شیخ در رجال خود گفته است: "به او سعد خفاف گفته می‎شود، روایات او صحیحه است" و نجاشی گفته است: "هم به خوبی و هم به بدی از وی یاد شده است" ولی ابن غضایری گفته است: "او ضعیف است" درباره "اصبغ بن نباته" گفته اند: "وی از خواص امیرالمؤمنین (ع) و از بزرگان صحابه آن حضرت بوده و فرد قابل ستایشی است." و اما "ابن ابی جید" در سند شیخ، همان علی بن احمدبن محمدبن ابی جید است که از مشایخ اجازه [از جمله کسانی است که اجازه نقل روایت به دیگران داده ]است و شاید به همین دلیل از ثقات به شمار آید.

"محمد بن حسن" همان ابن ولید است که ثقه و جلیل القدر است.

و "حسن بن ظریف" کوفی است و ثقه است.

پس ظاهرا سند عهدنامه نسبتا بد نیست، اگر چه در سعدبن طریف، همانگونه که پیش از این گفتیم اختلاف است.

علاوه بر اینکه این عهدنامه شریف به نقل از امیرالمؤمنین (ع) مشهور است و اصحاب آن را تلقی به قبول کرده اند، و همانگونه که پیش از این گفتیم متن آن هم اجمالا بر صحت آن گواهی می‎دهد.

من به اسلام شناسان و سیاستمداران متعهد سفارش می‎کنم که این عهدنامه

ناوبری کتاب