فایده در اینجا یادآور میشویم:
"تجارت و زراعت برای حکومت اشتباهی بزرگ و برای رعیت از جهات مختلف زیانبار است. زیرا اولا کشاورزان و تاجران در خریدن حیوان [برای حمل بار] و کالا برای تجارت و فراهم کردن اسباب سفر در زحمت هستند و هنگامی که سلطان با اموال زیاد و امکانات فراوان وارد معامله شود، دیگران از صحنه رقابت خارج میشوند و دچار اندوه و مشکلات فراوان میگردند.
از سوی دیگر سلطان گاهی کالاهای فراوانی را از بازار جمع میکند و به پایین ترین بها میخرد و گاهی با وارد کردن انبوه کالا به بازار قیمت ها را میشکند و زیان زیادی به تولید کنندگان و تجار وارد میکند.
یا گاهی هنگامی که محصول به ثمر مینشیند و روانه بازار میشود، دولت آنها را مکلف میکند که به فلان مؤسسه یا به فلان قیمت بفروشند، یا گاهی پولها را از بازار جمع میکند و کالاها روی دست تولید کنندگان میماند و گاهی بخاطر ضرورت مجبور میشوند در کسادی بازار به پائین ترین قیمت بفروشند. و در صورتیکه این روش ادامه پیدا کند و چند بار اتفاق بیفتد تاجران سرمایه خود را از دست میدهند و کشاورزان دچار تنگنا میشوند، و با بهم خوردن بازار تولید کنندگان و فروشندگان انگیزه خود را برای تلاش و کار از دست میدهند و در نهایت به سیستم مالیات که دولت باید با آن اداره شود لطمه وارد میشود.
در نهایت هنگامی که کشاورزان از کشاورزی دست بکشند، و سوداگران از تجارت دست بردارند، یا مالیات به طور کلی متوقف میشود، یا کاهش مییابد؛ و هنگامی که دولت بین از دست دادن مالیات و سودهایی که از تجارت و کشاورزی به دست آورده مقایسه کند، در مییابد که چه زیان بزرگی مرتکب شده، و چگونه کشاورزان را که وسیله آبادانی زمین هستند از دست داده و با دخالت در تجارت، بازار را دچار رکود ساخته.