ریزی اقتصادی به گونه ای باشد، که امکانات و سرمایه ها بر تولید متمرکز گردد، و در بخش خدمات و تجارت به اندازه نیاز و ضرورت اکتفا شود.
5- واگذاردن فعالیتهای اقتصادی به مردم
به جاست امور کشاورزی و صنعت و تجارت و کارخانجات به افراد جامعه به ویژه افراد متخصص و با تجربه آنان واگذار شود و تا حد امکان دولت ها از دخالت در اینگونه امور برکنار باشند، و مگر به هنگام ضرورت از قوه قهریه و اجبار در امور اقتصادی استفاده نکنند، دولت باید به افراد در زمینه انتخاب شغل و فعالیت های اقتصادی حلال، آزادی کامل بدهد، و مقررات دست و پاگیر برای فعالیت آنان فراهم نیاورد، زیرا ایجاد محدودیت باعث میشود که افراد اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و انگیزه کار و تلاش در آنان خاموش شود و استعدادهای درونی آنان شکوفا نشود و در نتیجه به تولید جامعه آسیب جدی وارد گردد.
دخالت دولت ها و حکومت ها در امور اقتصادی اولا باعث میشود که مردم با دیده بغض و خشم به حکومت ها بنگرند، ثانیا مالیاتها کاهش یابد، ثالثا دولت باید برای این امور افراد بسیاری را استخدام کند، رابعا برای اداره کارمندان رقم مالیات را بر مردم افزایش دهد، که همه اینها برای دولت و ملت زیانبار است.
البته دولت ها باید در زمینه های اقتصادی برنامه ریزی های کلی و ارشاد و هدایت مردم را بر عهده داشته باشند و آنان را به سمت و سویی که به حال آنان مفیدتر و به صلاح و مصلحت آنان نزدیکتر و فعالیت هایی که عموم مردم بدان نیازمندترند، راهنمایی کنند. و زمینه های رشد اقتصادی و در حد توان امکانات را برای آنان فراهم آورند.
ابن خلدون در فصل چهل و یکم از فصل سوم کتاب نخست خویش (در مقدمه ابن خلدون) فصل نوینی را زیر عنوان: "تصدی تجارت از سوی سلطان برای رعیت گرانبار و برای گردآوری مالیات زیانبار است" آورده است. که ما خلاصه ای از سخن ایشان را در اول جلد دوم این کتاب [جلد ششم مبانی فقهی ] آورده ایم. و اکنون آن را برای مزید