اموال را ذخیره نمود، بلکه واجب است آنها را در جهت نیامندیهای جامعه به کار گرفت، و لفظ قائم نیزکنایه از کسی است که متصدی حکومت حقه صالحه شده است، البته قائم آل محمد(ع) در آخرالزمان از بارزترین مصادیق آن محسوب میشود. و در اینجا نکته ای است شایان تأمل.
8 - ممکن است برای این مطلب به فرمایش خداوند متعال که در سوره اعراف میفرماید: (خذ العفو.)فلا یثقلن علیک شی خففت به عنهم المؤونات فانه ذخر یعودون به علیک لعمارة بلادک ... مع انها عقد تعتمد علیها ان حدث حدث کنت علیهم معتمدا لفضل قوتهم بماذخرت عنهم من الجمام و الثقة منهم بما عودتهم من عدلک و رفقک، و معرفتهم بعذرک فیما حدث من الامر الذی اتکلت به علیهم فاحتملوه بطیب انفسهم فان العمران محتمل ما حملته، و انما یؤتی ضراب الارض لاعواز اهلها. تحف العقول 138/.- علاوه رابگیر - تمسک نمود، به ویژه، اینکه در سوره بقره میفرماید: (و یسألونک ماذا ینفقون، قل العفو)فان حزبک امر تحتاج فیه الی الاعتماد علیهم، وجدت معتمدا بفضل قوتهم علی ما ترید بما ذخرت فیه من الجمام. و کانت مودتهم لک و حسن ظنهم فیک و ثقتهم بما عودت من دعدلک و رفقک مع معرفتهم بعذرک فیما حدث من الامور قوة لهم یحتملون بها ما کلفتهم، و یطیبون بها نفسا بما حملتهم فان العدل یحتمل باذن الله ما حملت علیهم. دعائم الاسلام 362/1 کتاب الجهاد، ذکر ما یجب للامراء و ما یجب علیهم.- میپرسند از چه انفاق کنند، بگو از علاوه ها" که مراد از "عفو" بنابرخی تفاسیر مالی است که از مخارج اضافه آمده است.
مجمع البیان در معنی عفو مینویسد: "در آن اقوالی است: یک : آنچه از مخارج اهل و عیال علاوه بیاید، یا علاوه بر ثروت، که از عباس و قتاده نقل شده است، دوم: عفو به معنی اندازه وسط و حد اعتدال است بد و راز اسراف و تنگی، و این از حسن و عطاء نقل شده، و از امام صادق (ع) نیز روایت شده است. سوم: آن چیزی است که از قوت سال اضافه بیاید، که از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: این آیه به آیه زکات نسخ شده است و سدی این نظر را گفته است. و چهارم: مال پاک و طاهر را عفو گویند یعنی بهترین نوع مال."معاذبن کثیر، قال: سمعت ابا عبدالله(ع) یقول: موسع علی شیعتنا ان ینفقوا مما فی أیدیهم بالمعروف، فاذا قام قائمنا حرم علی کل ذی کنز کنزه حتی یأتیه به فیستعین به علی عدوه، و هو قول الله - عزوجل - و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم. کافی 61/4، کتاب زکاة، باب نوادر، حدیث 4. البته اگر بپذیریم این آیه با آیه زکات نسخ شده است، ولی نسخ وجوب منافاتی با بقای اقتضا و رجحان ندارد، پس میتواند به حکم حاکم شرعی واجب گردد. و در اینجا نکته ای است شایان تأمل.