مشکلاتی که فرارویشان پیش آمده میبینند؛ هزینه هایی را که بر آنان تحمیل میکنی با جان و دل پذیرا میگردند، زیرا دادگری به یاری خدا توان مردم را در تحمل مشکلات و هزینه هایی که بر آنان فرود میآوری بالا خواهد برد.مجمع البیان 289/3 (جزء 6). البته روشن است که در این سه نقل که از این عهدنامه به دست ما رسیده، برخی از جملات و یا همه آن نقل به معنی شده و نمی توان گفت این کلمات عین سخنان آن حضرت است.
7 - در آخر کتاب زکاة کافی، به سند خود، از معاذبن کثیر، آمده است که گفت: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: شیعیان ما آزادند که آنچه را در دستان خود دارند درراههای نیک انفاق کنند، و هنگامی که قائم ما قیام کند گنج هر صاحب گنجی بر وی حرام است تا آن را به نزد وی بیاورد و او آن را در جهت مبارزه با دشمنانش مورد استفاده قرار دهد، و این گفتار خدای عزوجل است که میفرماید: (والذین یکنزون الذهب و الفضة و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم.)ولیکن نظرک فی عمارة الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج، لان ذلک لا یدرک الا بالعماره، و من طلب الخراج بغیر عمارة اخرب البلاد و اهلک العباد... و لا یثقلن علیک شی خففت به المؤونة عنهم فانه ذخر یعودون به علیک فی عمارة بلادک و تزیین و لا یتک مع استجلابک حسن ثنائهم و تبجحک باستفاضة العدل فیهم معتمدا فضل قوتهم بما ذخرت عندهم من اجمامک لهم و الثقة منهم. بما عودتهم من عدلک علیهم فی رفقک بهم، فربما حدث من الامور ما اذا عولت فیه علیهم من بعد احتملوه طیبة انفسهم به، فان العمران محتمل ما حملته، و انما یؤتی خراب الارض من اعواز اهلها. نهج البلاغه، فیض 1013؛ لح 436/؛ نامه 53. مراد از گنج در این روایت اموال مدفون شده در زیر زمین نیست، بلکه هر چیزی که علاوه بر مخارج روزانه باشد و اندوخته به حساب آید، مانند اموال سپرده شده در بانکها و کالاهای ذخیره شده در انبارها و مانند اینهاست.
از این روایت استفاده میشود که در صورت نیاز حکومت حقه صالحه، نمی توان