باشد و مراد همه مصارف هشت گانه زکات است، که میتوان برای آگاهی از این روایات به کتاب وسائل الشیعه مراجعه نمود.عن زراه، قال: قلت لا بی عبدالله(ع) هل فی البغال شی ؟ فقال: لا. فقلت: فکیف صار علی الخیل و لم یصر علی البغال ؟ فقال: لان البغال لا تلقح، و الخیل الاناث ینتجن، و لیس علی الخیل الذکور شی. قال: قلت: فما فی الحمیر؟ قال: لیس فیها شی. قال: قلت: هل علی الفرس او البعیر یکون للرجل یرکبهما شی ؟ فقال: لا، لیس علی ما یعلف شی، انما الصدقة علی السائمة المرسلة فی مرجها عامها الذی یقتنیها فیه الرجل. وسایل 51/6، ابواب ما تجب فیه الزکاة، باب 16، حدیث 3. و اگر بر تو سنگین است که بپذیری آنچه در آن زکات است به حاکمان هر زمان واگذار شده است حداقل میتوان مواردی که در آن زکات مستحب است را در محدوده تصمیم گیری حاکمان دانست که در این موارد بتوانند زکات قرار دهند، که موارد آن زیاد است و ما در جلد دوم کتاب زکات خود مواردی از آن را برشمرده ایم که به دوازه مورد میرسد، و میتوان گفت: در این موارد اگر چه به حسب جعل شرعی زکات مستحب است ولی والی و حاکم مسلمانان در هر ناحیه و زمان میتواند متناسب با نیازمندیهای جامعه مسلمانان را به پرداخت آن ملزم کند همانگونه که امیرالمؤمنین (ع) در مورد اسب این کار را انجام داد، و در اینجا نکته ای است شایان اندیشه.
2- قرار دادن مالیات متناسب با نیازمندیها
آنچه تاکنون گفتیم در رابطه با راه اول بود، اما راه دومی که میتوان ارائه داد این است که بگوییم: مالیاتهایی که در شرع برای سر و سامان دادن به امور و رفع نیازمندیها قرار داده شده برای شرایط عادی است؛ اما در صورتی که شرایط ویژه ای به وجود آید که حفظ نظام اسلامی و اداره شئون مختلف آن نیازمند بودجه بیشتری باشد از آنجهت که حفظ نظام اسلامی از اهم فرایض است بناچار کارگزاران جامعه و گردانندگان امور با رعایت عدل و انصاف مالیاتهایی را بر درآمدهای مردم قرار میدهند و مردم نیز موظف به پرداخت آن میباشند، اگر چه هیچ یک از عناوین شناخته شده مالیاتها بر آن صادق نباشد، همه اینها از باب مقدمه واجب است. و بسا در برخی روایات نیز به این نوع از مالیاتها اشاره شده است که برخی را از نظر میگذرانیم:
1 - در موثقه سماعه، از امام صادق (ع) نقل روایت شده که فرمود: