و ظاهرا مراد از آن زکات بوده است نه خراج و جزیه، چون در روایت دیگر از آن به صدقه (زکات) یاد شده است. در صحیحه زراره آمده است که گفت: "به امام صادق (ع) گفتم: آیا در قاطر چیزی است ؟ فرمود: نه. گفتم: چگونه بر اسب هست ولی بر قاطر نیست ؟ فرمود: "زیرا قاطر آبستن نمی شود، و اسب های ماده کره میآورند، و بر اسب نر چیزی نیست. گوید: گفتم: در الاغ چیست ؟ فرمود: در آن چیزی نیست. گوید: گفتم: آیا بر اسب و شتری که فرد برای سواری استفاده میکند چیزی است ؟ فرمود: نه. بر حیوان که با دست به او علف میدهند چیزی نیست، صدقه (زکات) تنها بر چارپایان بیایان چر است که درطول سال در بیابان به چرا میپردازند افراد از آنها سود میبرند."فرض الله - عزوجل - الزکاة مع الصلاة فی الاموال و سنها رسول الله(ص) فی تسعة اشیاء، و عفا رسول الله(ص) عما سواهن: فی الذهب و الفضة، و الابل و البقر و الغنم، و الحنطة و الشعیر و التمر و الزبیب، و عفا رسول الله(ص) عما سوی ذلک . وسایل 34/6، ابواب ما تجب فیه الزکاة باب 8، حدیث 4. در سنن بیهقی به سند خود، از غورک بن حصرم، از جعفر بن محمد، از پدرش، از جابر است که گفت: پیامبر خدا(ص) فرمود: "برای هر اسب بیابان چر یک دینار است"وضع رسول الله(ص) الزکاة علی تسعة اشیاء: الحنطه و الشعیر و التمر و الزبیب و الذهب و الفضة، والابل و البقر و الغنم، و عفا عما سوی ذلک . کافی 509/3، کتاب الزکاة، باب ما وضع رسول الله علی اهل بیته الزکاة علیه، حدیث 2. البته این روایت را تنها غورک نقل کرده است، و شاید در عصر آن حضرت (ص) به صورت استحباب بوده است.
باز در همان کتاب به سند خود از حارث بن مضرب است که گفت: