صفحه ۲۰۳

قبول می‎کردند، که این خود امضاء این نوع مالیاتها محسوب می‎گردد. به عنوان نمونه شما ملاحظه می‎فرمایید در کتاب "المصنف" ابی بکر بن ابی شیبه، به سند وی آمده است که گفت: مختار اموالی را از مداین که عموی وی سعد بن مسعود بر آن گمارده شده بود، نزد علی بن ابی طالب (ع) آورد، گوید: اموال را نزد آن حضرت گذاشت و دستمال قرمز رنگی بر روی آن کشیده شده بود. دست خود را در میان اموال برد و از میان آنها کیسه ای را برداشت که در آن پانصد درهم بود و گفت: این از درآمد زنان بدکاره است.

حضرت علی (ع) فرمود: "ما نیازی به درآمد زنان بدکاره نداریم" گفت: آن حضرت دستور داد که آن اموال را به بیت المال تحویل دهند.الاموال 635/. از این روایت آشکار می‎شود که آن حضرت به جز درآمد زنان بدکاره بقیه اموال را با تحویل گرفتن آن، مورد امضاء قرار داده است. و بسیار بعید است با توجه به اینکه مالیات گمرکی در آن زمانها متداول بوده، از اینگونه اموال از میان آنها نبوده باشد.

ممکن است گفته شود برخی از بدعت ها آنچنان در اعماق قلوب مردم ریشه دوانیده بوده که حتی امیرالمؤمنین (ع) هم نمی توانسته با آن مقابله کند، نظیر اقامه نماز جماعت در صلوة تراویح .الاموال 633/. ولی در پاسخ باید گفت: شیوه امیرالمؤمنین (ع) در بسیاری از مسائل به ویژه در سالهای پایانی حکومت خود که حکومت وی استقرار بیشتری یافته بود، بر خلاف این بوده، و اگر امر خلافی مشاهده می‎فرمود، مورد ردع و انکار قرار می‎داد.

ناوبری کتاب