صفحه ۲۰۱

وصول کند، مصداق این روایت محسوب نمی شود. و اگر مردم را به پرداخت زکات مجبور کند بعید نیست که مشمول این روایت شود اگر چه از ربع عشر تجاوز نکند، زیرا سنت پیامبر(ص) در اموال صامت (طلا و نقره) [که سرمایه تجارت هستند]این است که مردم بر آن در امنیت باشند: و از همین مورد است حدیث مسروق که قبلا یادآور شدم که می‎گوید: "من نمی دانم این ریسمان چیست که نه پیامبر خدا(ص) و نه ابوبکر و نه عمر آن را قرار ندادند" و این ریسمانی که برپهنای رودخانه کشیده بودند و مانع می‎شدند که کشتی ها مگر با پرداخت گمرک از آن عبور کنند. و مسروق این عمل را ناپسند می‎دانست که با اجبار از مردم پول دریافت کنند. و حدیث عمربن عبدالعزیز نیز مفسر همین سخن است که به کارگزار خود گفت: "کسی که زکات خود را به تو تقدیم کرد بگیر، و کسی که نداد خدا خود او را کفایت می‎کند." و نیز گفته عثمان که گفت: کسی که از وی مالیات می‎گیریم، از او نمی گیریم تا اینکه خود به اختیار خود آن را بپردازد."."المصنف ‏334/10، کتاب اهل الکتابین، حدیث 19278. باز در کتاب "الاموال" پیش از فراز فوق آورده است: "نقل حدیث کرد برای ما معاویه، از اعمش، از شقیق، از مسروق که گفت: "به خدا سوگند من از هیچ کاری هراسناکتر نیستم که مرا به آتشی ببرد مگر این کاری که شما می‎کنید. مرا چه رسد که به مسلمانی یا به کسی که در پناه اسلام است دیناری و یا درهمی ستم روا دارم، من نمی دانم این چه ریسمانی است که نه پیامبر خدا(ص) و نه ابوبکر و نه عمر آن را قرار ندادند. به وی گفتند: تو را چه بر آن داشت که بدین کار وارد شوی ؟ گفت: زیاد و شریح و شیطان مرا رها نکردند تا مرا بدین کار وارد کردند."الاموال 641/.

ناوبری کتاب