وصول کند، مصداق این روایت محسوب نمی شود. و اگر مردم را به پرداخت زکات مجبور کند بعید نیست که مشمول این روایت شود اگر چه از ربع عشر تجاوز نکند، زیرا سنت پیامبر(ص) در اموال صامت (طلا و نقره) [که سرمایه تجارت هستند]این است که مردم بر آن در امنیت باشند: و از همین مورد است حدیث مسروق که قبلا یادآور شدم که میگوید: "من نمی دانم این ریسمان چیست که نه پیامبر خدا(ص) و نه ابوبکر و نه عمر آن را قرار ندادند" و این ریسمانی که برپهنای رودخانه کشیده بودند و مانع میشدند که کشتی ها مگر با پرداخت گمرک از آن عبور کنند. و مسروق این عمل را ناپسند میدانست که با اجبار از مردم پول دریافت کنند. و حدیث عمربن عبدالعزیز نیز مفسر همین سخن است که به کارگزار خود گفت: "کسی که زکات خود را به تو تقدیم کرد بگیر، و کسی که نداد خدا خود او را کفایت میکند." و نیز گفته عثمان که گفت: کسی که از وی مالیات میگیریم، از او نمی گیریم تا اینکه خود به اختیار خود آن را بپردازد."."المصنف 334/10، کتاب اهل الکتابین، حدیث 19278. باز در کتاب "الاموال" پیش از فراز فوق آورده است: "نقل حدیث کرد برای ما معاویه، از اعمش، از شقیق، از مسروق که گفت: "به خدا سوگند من از هیچ کاری هراسناکتر نیستم که مرا به آتشی ببرد مگر این کاری که شما میکنید. مرا چه رسد که به مسلمانی یا به کسی که در پناه اسلام است دیناری و یا درهمی ستم روا دارم، من نمی دانم این چه ریسمانی است که نه پیامبر خدا(ص) و نه ابوبکر و نه عمر آن را قرار ندادند. به وی گفتند: تو را چه بر آن داشت که بدین کار وارد شوی ؟ گفت: زیاد و شریح و شیطان مرا رها نکردند تا مرا بدین کار وارد کردند."الاموال 641/.