صفحه ۱۹۲

عمر بن خطاب وی را بر مالیات عراق و شام گماشت و به وی فرمان داد که از مسلمانان یک چهارم عشر و از اهل ذمه نصف عشر، و از اهل حرب یک عشر دریافت کند.سنن بیهقی ‏211/9، کتاب جزیه، باب ما یؤخذ من الذمی اذا اتجر.

13 - باز در همان کتاب، به سند خود از زیاد بن حدیر آمده است: وی طنابی بر فرات کشیده بود، مردی نصرانی از آنجا عبور کرد، از وی مالیات گرفت، آنگاه چون کالای خود را فروخت در بازگشت نیز از وی مطالبه مالیات کرد. وی گفت: هر بار که من از ایستگاه تو عبور می‎کنم از من مالیات مطالبه می‎کنی ؟ گفت: بله. آن مرد برای شکایت به نزد عمربن خطاب رفت، او را در مکه هنگامی که برای مردم خطبه می‎خواند یافت...الخراج 169/.

14 - در سنن بیهقی، به سند خود از زیاد بن حدیر آمده است که گفت: به عمر مکتوبی نوشتم درباره کسانی از اهل حرب که به شهرهای ما آمده اند و اقامت گزیده اند. عمر در پاسخ من نوشت: "اگر در آنجا شش ماه مانده اند از آنان یک دهم و اگر یک سال مانده اند یک بیستم دریافت کن."الخراج 135. روشن است که در این سخن منقول از زیاد بن حدیر تهافت است [چون چند روایت قبل که مضامین مختلفی داشت همگی از زیاد بن حدیر نقل شده است ]مگر اینکه بگوییم در چند زمان بوده است.

15 - در خراج ابو یوسف آمده است: نقل حدیث کرد مرا ابو حنیفه، از قاسم، از انس بن سیرین، از انس بن مالک، گفت: "عمر بن خطاب مرا برای گردآوری مالیات فرستاد و برای من دستور العملی نوشت که برای مسلمانی که از شهری به شهر دیگر به تجارت

ناوبری کتاب