صفحه ۱۸۲

گمان نمی کنم آنچه عمر از نبطیه می‎گرفت جز بر اساس شرطی بود که با آنان داشت، همانند شرط جزیه، و گمان می‎کنم که عمر بن عبدالعزیز نیز از آنان مالیات می‎گرفت، و از اهل ذمه چیزی نمی گرفت مگر بر پایه صلح ؛ و آزاد نبودند به حجاز وارد شوند مگر بر اساس قرارداد صلح، و رهبر جامعه با آنان قراردادی را امضا می‎کرد که بر اساس آن در تجارت و رفت و آمد خود آزاد باشند و همه شرایط در آن آمده تا کارگزاران بتوانند بر اساس آن با آنان رفتار کنند.

و اهل حرب آزاد نبودند که در کشورهای مسلمان نشین به تجارت بپردازند و اگر بدون امان نامه و یا نوشته ای به تجارت می‎پرداختند، اموالشان به غنیمت گرفته می‎شد. و اگر با امان نامه وارد می‎شدند و با آنان شرط می‎شد که عشر یا کمتر یا بیشتر از آن بپردازند، از آنان گرفته می‎شد. و اگر بدون امان و یا شرط وارد می‎شدند به کشور خود عودت داده می‎شدند و اجازه نداشتند در میان مردم به تردد بپردازند، و چیزی از آنان گرفته نمی شد و عقد قرار داد با رضایت خاطر آنان بوده و اگر به طور سرانه چیزی می‎پرداختند دیگر از اموال آنان چیزی گرفته نمی شد مگر آنکه در قرارداد بر اموال آنان نیز چیزی درج شده بود، یا از روی رضایت خاطر می‎پرداختند، شافعی گوید: فرقی نمی کند که اهل حرب از میان کسانی باشد که هنگامی که مسلمانان به کشورشان می‎روند از آنان ده یک می‎گیرند یا پنج یک، چیزی نباید از آنان گرفت، مگر با رضایت خاطر آنان یا بر اساس قرار داد، صلحی که با آنان به امضاء رسیده، یا به عنوان فی و غنیمت اگر نوشته ای ندارند که بر اساس آن اموالشان در پناه حکومت اسلامی محفوظ است."تذکره ‏444/1.

ناوبری کتاب