گمان نمی کنم آنچه عمر از نبطیه میگرفت جز بر اساس شرطی بود که با آنان داشت، همانند شرط جزیه، و گمان میکنم که عمر بن عبدالعزیز نیز از آنان مالیات میگرفت، و از اهل ذمه چیزی نمی گرفت مگر بر پایه صلح ؛ و آزاد نبودند به حجاز وارد شوند مگر بر اساس قرارداد صلح، و رهبر جامعه با آنان قراردادی را امضا میکرد که بر اساس آن در تجارت و رفت و آمد خود آزاد باشند و همه شرایط در آن آمده تا کارگزاران بتوانند بر اساس آن با آنان رفتار کنند.
و اهل حرب آزاد نبودند که در کشورهای مسلمان نشین به تجارت بپردازند و اگر بدون امان نامه و یا نوشته ای به تجارت میپرداختند، اموالشان به غنیمت گرفته میشد. و اگر با امان نامه وارد میشدند و با آنان شرط میشد که عشر یا کمتر یا بیشتر از آن بپردازند، از آنان گرفته میشد. و اگر بدون امان و یا شرط وارد میشدند به کشور خود عودت داده میشدند و اجازه نداشتند در میان مردم به تردد بپردازند، و چیزی از آنان گرفته نمی شد و عقد قرار داد با رضایت خاطر آنان بوده و اگر به طور سرانه چیزی میپرداختند دیگر از اموال آنان چیزی گرفته نمی شد مگر آنکه در قرارداد بر اموال آنان نیز چیزی درج شده بود، یا از روی رضایت خاطر میپرداختند، شافعی گوید: فرقی نمی کند که اهل حرب از میان کسانی باشد که هنگامی که مسلمانان به کشورشان میروند از آنان ده یک میگیرند یا پنج یک، چیزی نباید از آنان گرفت، مگر با رضایت خاطر آنان یا بر اساس قرار داد، صلحی که با آنان به امضاء رسیده، یا به عنوان فی و غنیمت اگر نوشته ای ندارند که بر اساس آن اموالشان در پناه حکومت اسلامی محفوظ است."تذکره 444/1.