صفحه ۱۸۱

نمی شود اگر چه به طور متعدد رفت و آمد کند.

و نیز اگر همراه با کالایی برای تجارت رفت و آمد کند، اگر کالای وی معادل دویست درهم (نقره) یا بیست مثقال (طلا) است از وی مالیات [به نحو ذکر شده ]گرفته می‎شود...

و اگر مال التجاره ای همراه ندارد و از مرز عبور می‎کند چیزی از وی گرفته نمی شود... گوید:ذمی تغلبی و ذمی نجرانی - که اهل تغلب و یا نجرانند - همانند دیگر اهل کتابند که از آنان نصف عشر گرفته می‎شود. و مجوس و مشرکان در این جهت برابرند. گوید: اگر تاجر همراه با مال و کالا بر مأمور مالیات گذر کند و بگوید: زکات آن را پرداخته ام و برای سخن خود سوگند بخورد، از وی پذیرفته می‎شود و موانع از راه او برداشته می‎شود، و در این مورد نه از ذمی و نه از حربی پذیرفته نمی شود که بگوید پرداخت کرده ام، چون از آنان زکات دریافت نمی شود...

ابو یوسف گوید: عمربن خطاب مالیات را قرار داد و اشکالی ندارد که از مردم مالیات دریافت شود در صورتی که به آنان تعدی نشود و بیش از آنچه باید بپردازند از آنان گرفته نشود. و هر چه از مسلمانان گرفته شود به عنوان زکات است و هر چه از اهل ذمه و اهل حرب گرفته می‎شود، عنوان خراج دارد."منتهی ‏967/2. روشن است که ابویوسف شاگرد ابو حنیفه است، با این حال در کلام ایشان بین گرفتن از مسلمان و غیر مسلمان فرقی گذاشته نشده - آنگونه که ابو حنیفه قائل بود - و نیز بین صورت اشتراط و عدم اشتراط تفاوتی گذاشته نشده - آنگونه که در کلام شافعی و دیگران آمده بود - بلکه گفته است به طور مطلق گرفته می‎شود که این سخن مطابق با نظر احمد است.

7- در کتاب "الام" شافعی پس از نقل آنچه مالک از عمر نقل کرده که از نبطیه مالیات می‎گرفت می‎نویسد:

ناوبری کتاب