4 - باز در تذکره آمده است: "اگر کافر حربی برای ورود به دارالاسلام اجازه خواست در صورتی که حامل پیامی برای مسلمانان است یا اینکه آذوقه و یا کالایی را که مسلمانان بدان نیازمندند با خود حمل میکند، امام به وی اجازه میدهد. و نمی توان کسی را که حامل پیامی است یا آمده است کلام خدا را بشنود و پژوهشگر است از وی مالی مطالبه کرد، چرا که اینان بدون اجازه امام هم میتوانند وارد شوند. اما اگربرای تجارت کالایی که مسلمانان چندان بدان نیازمند نیستند وارد شود، میتوان به او اجازه داد و از وی میتوان یک دهم مال التجاره او مالیات گرفت، زیرا در برابر سودی که از تجارت به دست میآورد چیزی به عنوان مالیات از وی گرفته میشود. و تنها مالیات به مال التجاره وی تعلق میگیرد و لباس و مرکوب سواری او مالیات ندارد. شافعیه در این مورد دو نظر دارند که آیا امام بیشتر از یک دهم (عشر) میتواند چیزی از آنان بگیرد، صحیح ترین نظر نزد او این است که میتواند و حتی میتواند بنا به مصلحت کمتر از آن تا حد نصف عشر [یک بیستم ] دریافت کند. خصوصا در مورد چیزهایی که مسلمانان شدیدا به آن نیازمندند چیزهایی مانند گندم و مانند آن...
و اما کافر ذمی میتواند به جز حجاز در دیگر شهرهای مسلمان نشین به تجارت بپردازد، و چیزی از تجارت وی دریافت نمی شود مگر اینکه به هنگام عقد قرارداد جزیه چیزی بر او شرط شده باشد. و ذمی در حجاز همانند کافر حربی در دیگر شهرهای مسلمان نشین است. و از هر یک مگر یکبار در سال در صورتی که در شهرهای مختلف به تجارت میپردازد دریافت نمی شود. و نوشته ای به او داده میشود که دو مرتبه از او مطالبه نکنند...
اما در صورتی که به حربی برای ورود به دارالاسلام و به ذمی برای ورود به حجاز اجازه ورود داده شد بدون اینکه پرداخت مالیات بر او شرط شده باشد