صفحه ۱۷۸

4 - باز در تذکره آمده است: "اگر کافر حربی برای ورود به دارالاسلام اجازه خواست در صورتی که حامل پیامی برای مسلمانان است یا اینکه آذوقه و یا کالایی را که مسلمانان بدان نیازمندند با خود حمل می‎کند، امام به وی اجازه می‎دهد. و نمی توان کسی را که حامل پیامی است یا آمده است کلام خدا را بشنود و پژوهشگر است از وی مالی مطالبه کرد، چرا که اینان بدون اجازه امام هم می‎توانند وارد شوند. اما اگربرای تجارت کالایی که مسلمانان چندان بدان نیازمند نیستند وارد شود، می‎توان به او اجازه داد و از وی می‎توان یک دهم مال التجاره او مالیات گرفت، زیرا در برابر سودی که از تجارت به دست می‎آورد چیزی به عنوان مالیات از وی گرفته می‎شود. و تنها مالیات به مال التجاره وی تعلق می‎گیرد و لباس و مرکوب سواری او مالیات ندارد. شافعیه در این مورد دو نظر دارند که آیا امام بیشتر از یک دهم (عشر) می‎تواند چیزی از آنان بگیرد، صحیح ترین نظر نزد او این است که می‎تواند و حتی می‎تواند بنا به مصلحت کمتر از آن تا حد نصف عشر [یک بیستم ] دریافت کند. خصوصا در مورد چیزهایی که مسلمانان شدیدا به آن نیازمندند چیزهایی مانند گندم و مانند آن...

و اما کافر ذمی می‎تواند به جز حجاز در دیگر شهرهای مسلمان نشین به تجارت بپردازد، و چیزی از تجارت وی دریافت نمی شود مگر اینکه به هنگام عقد قرارداد جزیه چیزی بر او شرط شده باشد. و ذمی در حجاز همانند کافر حربی در دیگر شهرهای مسلمان نشین است. و از هر یک مگر یکبار در سال در صورتی که در شهرهای مختلف به تجارت می‎پردازد دریافت نمی شود. و نوشته ای به او داده می‎شود که دو مرتبه از او مطالبه نکنند...

اما در صورتی که به حربی برای ورود به دارالاسلام و به ذمی برای ورود به حجاز اجازه ورود داده شد بدون اینکه پرداخت مالیات بر او شرط شده باشد

ناوبری کتاب