میکرده اند. و شاید واژه "مکس" از ریشه مماکسه گرفته شده، که پا پیچ مردم میشده اند و برای آنان دردسر درست میکرده اند تا چیزی علاوه بر مالیات دریافت کنند.
شمس الدین سرخسی در کتاب مبسوط میگوید: "عاشر، (ده یک گیر، مالیات چی) کسی است که رهبر او را بر راهها میگمارد تا از تجار مالیات دریافت کند و متقابلا برای رفت و آمد آنان امنیت راهی را از دزدان تأمین میکند... و آنچه در مذمت مالیات چی ها آمده است به کسی حمل میشود که مال مردم را به ناروا از مردم دریافت میکرده است، همانند زمان ما که اینگونه اجحاف ها وجود دارد. این روایات متوجه کسانی نیست که مالیات ها و صدقات مردم را به روش صحیح و بدون اجحاف دریافت میکنند."ر،ک : الاموال 632/؛ و سنن دارمی 393/1، باب کراهت پذیرش مشاغل مالیاتی و نیز سنن ابوداود 120/2، کتاب خراج و فی و امارات، باب فی السعایة علی الصدقة .
در خراج ابو یوسف آمده است که گفت: نقل حدیث کرد برای من هشام بن عروه، از پدرش، از ابی حمید ساعدی، که گفت: پیامبر خدا(ص) مردی به نام ابن لتیبه را مأمور گرفتن مالیات از بنی سلیم نمود؛ آنگاه که نزد آن حضرت آمد، گفت: این مقدار مال شما، و این مقدار به خودم اهداء شده است، سپس پیامبر خدا(ص) بر منبر تشریف بردند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: "چه میشود مأمور مرا که میگوید: این برای شماست و این به من هدیه شده است ؟ آیا اگر او در خانه پدر خود یا مادر خود مینشست کسی چیزی به وی هدیه میداد؟ به حق کسی که جانم در دست اوست، کسی چیزی از مردم به ناروا دریافت نمی کند مگر اینکه روز قیامت بر گردن وی آویخته میشود؛ شتری که نعره میزند یا گاوی که بام بام میکند یا گوسفندی که بع بع میکند." آنگاه دست مبارکش را بلند کرد تا جایی که سفیدی زیر بغلش دیده شد و فرمود: "بار خدایا آیا دستور تو را رسانیدم ؟"نهایه ابن اثیر 349/4.