صفحه ۱۳۹

و نیز به این روایت: "کسی که زمین مرده ای را که پیش از آن از کسی نبوده احیا کند از آن اوست، و برای کاشت ستمگرانه حقی نیست"جواهر ‏21/38. و از هشام بن عروه نقل شده که گفته است "کشت ستمگرانه این است که فردی زمین موات دیگری را تصرف کند و در آن نهال بکارد."بلغة الفقیه ‏347/1 (= چاپ دیگر 125/).

دلیل سوم: روایت سلیمان بن خالد، گفت: از ابا عبدالله(ع) از مردی که زمین مخروبه ای را در اختیار می‎گیرد، آن را استخراج می‎کند نهرهایش را روان می‎سازد، آبادش می‎کند و در آن کشاورزی می‎کند پرسیدم، که چه چیزی بر اوست، فرمود: صدقه (زکات). گفتم: اگر صاحبش را می‎شناسد؟ فرمود: حق وی را به او بپردازد.اطلاق زمانی شمول مطلق است نسبت به همه زمانها یعنی حدوثا و هم بقاء؛ و اطلاق احوالی شمول مطلق است نسبت به حالات گوناگون و شرایط مختلف موضوع.

سند روایت تا سلیمان صحیح است. و سلیمان بن خالد اگر چه در وی مناقشه کرده اند که او با کسانی است که با زید خروج کرد ولی جماعتی او را توثیق کرده اند و گفته اند او توبه کرد و بازگشت و فرد فقیه مورد احترامی بود. و با توجه به تأییدی که ما در گذشته از سوی ائمه معصومین علیهم السلام نسبت به خروج زید نقل کردیم، خروج سلیمان با او از محاسن وی محسوب می‎شود نه از بدی های او، و در اینجا نکته ای است شایان تأمل.

این روایت در وسایل سنن بیهقی ‏142/6، باب احیاء موات، باب من احیا. از شیخ به سند صحیح، از حلبی، از امام صادق (ع) نیز

ناوبری کتاب