صفحه ۱۳۳

که زمین ویرانه ای را پاک سازی کرده، نهرهایش را روان ساخته، آبادش کرده و در آن کشاورزی کرده، چه چیزی برای اوست ؟ فرمود: صدقه (زکات). گفت: اگر صاحبش را می‎شناسد؟ فرمود: حق او را بپردازد. مالک گوید: احیاء چنین زمینی صحیح است، و احیا کننده دومی از احیا کننده اولی بدان سزاوارتر است، زیرا این زمین است که اصل آن مباح است، پس اگر آن را رها سازد تا به همان صورتی که بوده باز گردد مباح می‎گردد، همانگونه که آبی را از دجله بگیرد آنگاه آن را بدان بازگرداند، و چون علت تملک این اراضی احیا و آبادانی است، و چون این دو از بین بروند علت از بین رفته، پس معلول که ملکیت است نیز از بین می‎رود، پس هنگامی که دومی آن را احیا کند باز سبب ملکیت ایجاد می‎شود و ملکیت برای وی ثابت می‎گردد، همانگونه که اگر کسی چیزی را پیدا کند و از دست او بیفتد و گم شود، آنگاه دیگری آن را پیدا کند، دومی بدان سزاوارتر است.

و نزد من اشکالی به این نظریه نیست، فرمایش امام باقر(ع) که از کتاب علی (ع) نقل می‎کند، و نیز فرمایش امام صادق (ع) "هر مردی که زمین ویران بایری را آباد کند... بر همین مضمون دلالت دارد."لمعه دمشقیه ‏138/7 (=چاپ قدیم ‏251/2).

دو روایتی که ایشان در آخر سخنشان بدان اشاره کرده اند، صحیحه کابلی و صحیحه معاویة بن وهب است که بدان خواهیم پرداخت.

9 - در این مورد مسالک نیز به طرح مسأله پرداخته و به تفصیل موضوع را مورد پژوهش قرار داده و نظریه تفصیل بین ملکیت با احیا و غیر آن را تقویت کرده است.

ایشان در این مورد می‎نویسند: و اگر زمین به خرابی گرایید، پس اگر انتقال آن به وی بدون اختیار وی صورت گرفته، مانند زمینهای مفتوح عنوه که ملک همه مسلمانان است، یا خریداری

ناوبری کتاب