ذمه پرسیدم، آن حضرت (ع) فرمود: "اشکالی ندارد که چیزی را از آنها بخری، هنگامی که در آن کار کنند و آن را آباد سازند آن برای آنهاست. و هنگامی که پیامبر خدا(ص) بر خیبر پیروزی یافت و یهود در آنجا زندگی میکردند، با آنان پیمان بست که زمین در دستشان باشد در آن کار کنند و آبادش سازند."کافی 408/1، کتاب الحجه، باب ان الارض کلها للامام، حدیث 2. و نیز وسایل 382/6، ابواب انفال، باب 4، حدیث 12. مرسله صدوق نیز مانند همین روایت است.بنابر مبنای استاد مدظله که مفاد روایات احیاء اراضی موات را از مقوله احکام حکومتی میدانند، این بحث که آیا اسلام یا ایمان یا سایر شروط احتمالی در احیاء کننده شرط است یا نه ؟ به کلی لغو و بی مورد است؛ زیرا وقتی اختیار احیاء اراضی موات در دست حکومت حقه در هر زمان باشد هرآنچه را آن حکومت صلاح دید عمل میکند؛ چه بسا مصلحت دید به کفار اجازه احیاء و تملک دهد، و چه بسا فقط اجازه تصرف. و در مورد زمان غیبت که تحلیل و ارفاق از طرف ائمه علیهم السلام مطرح میباشد، نیز سابقا اشاره شد که تحلیل حکم حکومتی است، و در زمانی که ائمه ما علیهم السلام قدرت و حاکمیتی ندارند تحلیل به معنای حکم حکومتی معنای معقولی ندارد؛ بلی اجازه احیاء به معنای بیان حکم الهی متصور است. (مقرر)
ملاحظه میفرمایید که امام (ع) به جواز خریدن زمینهای یهود و نصاری حکم فرموده، و بر زمین های آنها حکم کلی حاکم بر احیاء را منطبق ساخته و فرموده زمین برای احیا کننده است، و اگر احیا سبب ملکیت رقبه زمین باشد - چنانکه مفروض نزد آقایان همین است - پس مجالی برای استثناء کافر از آن نیست، چون تخصیص مورد ناپسند است.
ولی اشکالی که بدان وارد است اینکه: زمینهای خیبر زمینهای خراج بوده و رقبه آن برای یهود باقی نمانده بلکه منتقل به مسلمانان یا پیامبر(ص) شده است، پس مراد از خریدن در این روایات خریدن آثار احیا و عمل یهود است، و به همین روایات ما نیز استناد کردیم که گفتیم احیاء سبب ملکیت رقبه زمین نیست، بله دلالت آن بر ثبوت احقیت و اولویت واضح است.
دلیل سوم: همه فقهای ما اتفاق دارند بر اینکه زمینهایی که با جنگ گشوده شده (مفتوح عنوه) از کفار به مسلمانان به عنوان اینکه مسلمانند منتقل میشود، اگر چه کفار با احیا مالک آن شده باشند؛ و اگر احیاء کفار تملیک آور نبود، یا در احیا اجازه نداشتند واجب بود که زمین بر ملک امام یا اباحه اصلی خود باقی میماند، و در جواهر به این دلیل استناد شده است.محمد بن مسلم قال: سألت ابا عبدالله(ع) عن الشراء من ارض الیهود و النصاری، فقال: لیس به بأس قد ظهر رسول الله(ص) علی اهل خیبر فخارجهم علی ان یترک الارض فی ایدیهم یعملونها و یعمرو نها فلا اری بها بأسا لوانک اشتریت منها شیئا، و ایما قوم احیوا شیئا من الارض و عملوها فهم احق بها و هی لهم. وسایل 118/11، ابواب جهاد عدو، باب 71، حدیث 2.