صفحه ۱۲۰

ذمه پرسیدم، آن حضرت (ع) فرمود: "اشکالی ندارد که چیزی را از آنها بخری، هنگامی که در آن کار کنند و آن را آباد سازند آن برای آنهاست. و هنگامی که پیامبر خدا(ص) بر خیبر پیروزی یافت و یهود در آنجا زندگی می‎کردند، با آنان پیمان بست که زمین در دستشان باشد در آن کار کنند و آبادش سازند."کافی ‏408/1، کتاب الحجه، باب ان الارض کلها للامام، حدیث 2. و نیز وسایل ‏382/6، ابواب انفال، باب 4، حدیث 12. مرسله صدوق نیز مانند همین روایت است.بنابر مبنای استاد مدظله که مفاد روایات احیاء اراضی موات را از مقوله احکام حکومتی می‎دانند، این بحث که آیا اسلام یا ایمان یا سایر شروط احتمالی در احیاء کننده شرط است یا نه ؟ به کلی لغو و بی مورد است؛ زیرا وقتی اختیار احیاء اراضی موات در دست حکومت حقه در هر زمان باشد هرآنچه را آن حکومت صلاح دید عمل می‎کند؛ چه بسا مصلحت دید به کفار اجازه احیاء و تملک دهد، و چه بسا فقط اجازه تصرف. و در مورد زمان غیبت که تحلیل و ارفاق از طرف ائمه علیهم السلام مطرح می‎باشد، نیز سابقا اشاره شد که تحلیل حکم حکومتی است، و در زمانی که ائمه ما علیهم السلام قدرت و حاکمیتی ندارند تحلیل به معنای حکم حکومتی معنای معقولی ندارد؛ بلی اجازه احیاء به معنای بیان حکم الهی متصور است. (مقرر)

ملاحظه می‎فرمایید که امام (ع) به جواز خریدن زمینهای یهود و نصاری حکم فرموده، و بر زمین های آنها حکم کلی حاکم بر احیاء را منطبق ساخته و فرموده زمین برای احیا کننده است، و اگر احیا سبب ملکیت رقبه زمین باشد - چنانکه مفروض نزد آقایان همین است - پس مجالی برای استثناء کافر از آن نیست، چون تخصیص مورد ناپسند است.

ولی اشکالی که بدان وارد است اینکه: زمینهای خیبر زمینهای خراج بوده و رقبه آن برای یهود باقی نمانده بلکه منتقل به مسلمانان یا پیامبر(ص) شده است، پس مراد از خریدن در این روایات خریدن آثار احیا و عمل یهود است، و به همین روایات ما نیز استناد کردیم که گفتیم احیاء سبب ملکیت رقبه زمین نیست، بله دلالت آن بر ثبوت احقیت و اولویت واضح است.

دلیل سوم: همه فقهای ما اتفاق دارند بر اینکه زمینهایی که با جنگ گشوده شده (مفتوح عنوه) از کفار به مسلمانان به عنوان اینکه مسلمانند منتقل می‎شود، اگر چه کفار با احیا مالک آن شده باشند؛ و اگر احیاء کفار تملیک آور نبود، یا در احیا اجازه نداشتند واجب بود که زمین بر ملک امام یا اباحه اصلی خود باقی می‎ماند، و در جواهر به این دلیل استناد شده است.محمد بن مسلم قال: سألت ابا عبدالله(ع) عن الشراء من ارض الیهود و النصاری، فقال: لیس به بأس قد ظهر رسول الله(ص) علی اهل خیبر فخارجهم علی ان یترک الارض فی ایدیهم یعملونها و یعمرو نها فلا اری بها بأسا لوانک اشتریت منها شیئا، و ایما قوم احیوا شیئا من الارض و عملوها فهم احق بها و هی لهم. وسایل ‏118/11، ابواب جهاد عدو، باب 71، حدیث 2.

ناوبری کتاب