صفحه ۱۱۶

اختیار وی برای نتیجه عادی که از آن فعل انتظار می‎رود صادر شده است. و از جمله افعال انسان تلفظ به الفاظی است که برای هدفی وضع شده است، و قیود از آن مورد است. پس تلفظ به قید چه وصف باشد یا شرط یا غیر آن، به عنوان اینکه فعل اختیاری گوینده است چون برای هدفی طبیعی که از قید انتظار می‎رود از گوینده صادر شده است، مفهوم آن این است که در موضوع حکم دخالت دارد، و مقید بدون آن تمام موضوع برای حکم نیست.

بله ممکن است که به جای این قید، قید دیگری می‎نشست، همانگونه که واضح است. در هر صورت هنگامی که ظاهر صحیحه تقید به اسلام است، دیگر روایات مطلقه باب قهرا بر آن حمل می‎شود.

دلیل سوم: صحیحه عمربن یزید که پیش از این گذشت، که در آن آمده بود: "کسی از مؤمنان که زمینی را احیا کند از آن اوست" و چگونکی استدلال به این روایت نیز از مطالب گذشته آشکار می‎شود. و "مؤمن" اگر مهفوم عام از آن اراده شده باشد که مانند مفهوم "مسلم" است و الا قید دیگری اخص از مسلمان است.

دلیل چهارم: صحیحه دیگری که داستان مسمع و حمل مال نزد امام صادق (ع) را بازگو می‎کرد و در آن روایت آمده بود: "و هر چه از زمین در دست شیعیان ماست آنها در آن درگشایشند تا قائم ما قیام کند تا اجاره آنچه را در دست آنان است جمع آوری کند و زمین را در دست آنان واگذارد. و اما آنچه در دست غیر شیعیان است، کسب آنان از زمین بر آنان حرام است تا زمانی که قائم ما قیام کند و زمین را از آنان باز ستاند و با حقارت آنان را بیرون راند"مسالک ‏287/2.

بنابر اینکه مراد از زمین در روایت عام باشد، اما اگر الف و لام را برای عهد بگیریم و بگوییم مراد زمینهایی بوده که بدون جنگ به دست آمده مانند زمینهای بحرین در این

ناوبری کتاب