نباید سرانه چیزی بپردازند."عن ابی ذر قال رسول الله(ص): کیف انت و ائمة من بعدی یستأثرون بهذا الفئ. (مسند احمد180/5) . ولی آنچه از کلام ماوردی آشکار میشود این است که این دو واژه متباین هستند [نه مترادف و یا به صورت اعم و اخص ].
ماوردی در باب سیزدهم از احکام السلطانیة میگوید: "جزیه و خراج دو حق هستند که خداوند آن دو را از مشرکان بهره مسلمانان ساخته است، در سه جهت با هم مشترکند و در سه جهت با هم متفاوتند، که احکام هر یک را خواهیم گفت: در آن جهات که با هم مشترکند یکی این است که هر یک از اینها از مشرکان با ذلت و خواری گرفته میشود. دوم اینکه اینها هر دو مال فئ هستند که در مصارف فئ مصرف میگردند. سوم اینکه هر یک از اینها با گذشت یک سال واجب میگردند و پیش از یکسال پرداخت آنها واجب نمی باشد.
و اما در آن جهات که با هم متفاوتند یکی این است که جزیه نص است ولی خراج به اجتهاد است. دوم اینکه حداقل جزیه را شرع مشخص کرده و زیاده آن با اجتهاد مشخص میگردد ولی خراج اقل و اکثر آن با اجتهاد مشخص میشود. [به نظر اهل سنت حداقل جزیه مشخص است هرچند در آن اختلاف وجود دارد.]
سوم اینکه جزیه در صورت بقاء به کفر گرفته میشود و اگر اسلام آورد ساقط میگردد ولی خراج در صورت کفر و اسلام گرفته میشود.کافی 541/1، کتاب الحجة، باب فئ و انفال و تفسیر خمس، حدیث 4. مانند این سخن را ابویعلی فراء نیز گفته است.الاموال 24/.
آنچه ایشان گفته اند که این دو در مصارف فئ مصرف میگردند، مفهوم آن این