"روایات دیگری نیز به همین معنی وجود دارد.
دسته سوم: روایاتی که در آن فئ به صورت مطلق یا به گونه مبهم آمده است.
1 - در نهج البلاغه آمده است: "اما حق شما بر من این است که شما را نصیحت کنم و فئ شما را به شما بپردازم."و فی سنن أبی داود فی قصة حنین بسنده "فقال رسول الله(ص) "ردوا علیهم نساءهم و أبناءهم فمن تمسک بشئ من هذا الفی فان له به علیناست فرائض من اول شیئ یفیئه الله علینا" ثم دنا یعنی النبی (ص) من بعیر فأخذ و برة من سنامه ثم قال "یا أیها الناس انه لیس لی من هذا الفی شئ و لا هذا الاالخمس والخمس مردود علیکم." (سنن ابی داود 57/2، کتاب جهاد، باب فداء الاسیر بالمال) .
2 - باز در همان کتاب است: "مردم ناچارند که فرمانروایی داشته باشند نیکوکار باشد یا بدکار...تا به وسیله او فئ گردآوری شود."مسند احمد 184/2.
3 - باز در همان کتاب است: "شما نیک میدانید که پیامبرخدا(ص) زناکاری را که دارای همسر است سنگسار میکرد آنگاه بر وی نماز میخواند و خانواده اش از وی ارث میبردند، قاتل را میکشت و خانواده اش از وی ارث میبردند، دست دزد را میبرید و زناکار بدون همسر را تازیانه میزد آنگاه سهم آنان را از فئ پرداخت میفرمود."وفی کتاب الاموال لابی عبید "فأما الحکم فی أرض العنوة فان عبدالله بن صالح حدثنا عن اللیث بن سعد عن یونس بن یزید الایلی عن ابن شهاب أن رسول الله افتتح خیبر عنوة بعد القتال و کانت مما افاء الله علی رسوله." (الاموال 70/)
4 - باز در همان کتاب در نامه ای که آن حضرت به زیادبن ابیه مینویسد آمده است: "من به سوگندی راست به خدا سوگند میخورم که اگر به من گزارش شود که تو در فئ