صفحه ۶۵

ویژه اوست، و آن گفتار خداوند عزوجل است که فرمود: (ما افاء الله علی رسوله من اهل القری) .عن ابی جعفر(ع) قال سمعته یقول: الفئ و الانفال ما کان من ارض لم یکن فیها هراقة الدماء، و قوم صولحوا و اعطوا بایدیهم و ماکان من ارض خربة او بطون اودیة فهو کله من الفی، فهذا لله و لرسوله فما کان لله فهو لرسوله یضعه حیث شاء و هو للامام بعد الرسول. و اما قوله: (ما افاءالله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب) قال: الاتری هو هذا؟ و اما قوله: (ما افاءالله علی رسوله من اهل القری) فهذا بمنزلة المغنم. کان ابی یقول ذلک . و لیس لنافیه غیر سهمین: سهم الرسول و سهم القربی ثم نحن شرکاء الناس فیما بقی. (وسائل ‏368/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 12) . ظاهرا این روایت نیز همانند روایت گذشته فئ و انفال را یکی دانسته است، و کلمه "عن" در (یسألونک عن الانفال) زائده است، پس روایت با آنچه از ابن مسعود و دیگران در قرائت آیه نقل شده مطابق است. [که بدون "عن" قرائت کرده اند]. ولی به نظر ما اینکه در کتاب خدا افزونی و یا کاستی ای وجود داشته باشد درست نیست، و این باید در جایگاه خود مورد گفتگو قرار گیرد. وشاید مراد به میراث کسی که وارثی ندارد که در روایت آمده، میراث کافری است که پس از مسافرت به کشور اسلامی از دنیا رفته است؛ و اما مسلمانی که در شهر خود از دنیا رفته بسیار کم می‎شود، اگرچه در اقوام بسیار دور وارثی نداشته باشد.مستدرک الوسائل ‏554/1، ابواب انفال، باب 1، حدیث 3. چنانکه پیش از این خواندیم در عبارت قرطبی نیز همین معنا آمده بود.

دسته دوم: روایاتی که در آن فئ در مالی که با جنگ به دست آمده استعمال شده است.

1 - در نهج البلاغه آمده است که حضرت در گفتگو با عبدالله بن زمعه که نزد آن حضرت آمده و مالی را درخواست نمود فرمود: "این مال نه از آن من است نه از آن تو، بی گمان آن فئ مسلمانان و دستاورد

ناوبری کتاب