همچنین لفظ غنیمت در خصوص چیزی که به وسیله جنگ به دست آمده رواج یافته است، با آنکه به حسب لغت معنایی گسترده تر از آن دارد؛ پس بر این اساس لفظ فئ و انفال در کاربردهای رایج در برابر مفهوم غنیمت قرار میگیرند و فئ مرادف انفال یا مفهومی گسترده تر از آن دارد. البته در صورتی که ما بگوییم انفال بر اموالی مانند خراج و جزیه صدق نمی کند.
و اما مالیاتهایی مانند زکات ها و خمس ها که از اموال مسلمانان گرفته میشود من تاکنون در جایی ندیده ام که بر اینها لفظ فئ یا انفال گفته شده باشد، بلکه در کلمات بزرگان همواره در برابر آن قرار داشته است. و پیش از این سخن ماوردی و ابویعلی و قرطبی و خرقی گذشت که فئ و غنیمت را در برابر صدقات قرار داده بودند. مگر آنکه ما همه آنچه را در بیت المال است از باب مسامحه و تغلیب به عنوان فئ قلمداد کنیم.
در نهج البلاغه آمده است: قرآن بر پیامبر(ص) فرود آمد و دارایی ها بر چهار گونه بودند: اموال مسلمانان که آنها را بین ورثه با سهامی مشخص تقسیم میکرد، و فئ که آن را بین نیازمندان آن تقسیم مینمود، و خمس که آن را خداوند در جایگاههای خود قرار داده بود، و صدقات که خداوند جایگاه پرداخت آن را مشخص فرموده بود.کافی 1/ 538، کتاب الحجة . که در این روایت فئ در مقابل صدقات قرار گرفته است.
در خبر عیاشی نیز آمده بود: "و هر چیزی که در آن فئ یا انفال یا خمس یا غنیمت است، خمس آن برای آنان است."ایلاء آن است که مرد قسم بخورد که برای همیشه یا مدت زیادی با همسرش نزدیکی نکند. اگر همسرش راضی بود و صبر کرد چیزی بر شوهر نیست؛ اما اگر صبر نکرد میتواند به حاکم شرع شکایت کند، حاکم شوهر را به مدت چهار ماه برای رجوع مهلت میدهد، اگر رجوع ننمود او را به رجوع به همسرش مجبور میسازد. (مقرر) و پیش از این گفتیم که مراد از آنان سهم ذی القربی است، و روشن است که ذی القربی در صدقات سهمی ندارند.
در عصر خلفای عباسی و اموی بیشترین چیزی که در بیت المال وجود داشت به