در ارتباط با سخن مرحوم صاحب جواهر باید گفت: عمده روایات تحلیل در مورد تحلیل خمس و مناکح و غنیمت های جنگ وارد شده که حق ائمه (ع) در آن ثابت است و با تصدی ستمگران مورد غصب واقع شده بود، و ظاهر آن هم این است که در برابر حقوقی که از آنان و پیروان و علاقه مندانشان غصب شده ائمه (ع) این موارد را تنها برای شیعیانشان تحلیل فرموده باشند؛ و استبعادی در این مطلب نیست.
بله، از بعضی روایات استفاده میشود که زمینها و آنچه در آن است نیز برای شیعه تحلیل شده است، چنانچه در معتبره ابی سیار آمده است: هر چه از زمینها که در دست شیعیان ماست آنها در آن در گشایش اند... و اما آنچه در دست جز آنان است درآمدهایی که از آن زمین به دست میآورند بر آنها حرام است تا قائم ما به پاخیزد.جواهر 142/16 و 143.
ولی همان گونه که پیش از این گفتیم میتوان گفت الف و لام "الارض" در این روایت الف و لام عهد است و اشاره است به زمینهای بحرین که بدون جنگ به دست آمده و ویژه امام است، و از آن حکم زمینهای موات و کوهها و معادن و مانند آن که استفاده از آن متوقف بر احیاء و تحمل سختی هاست استفاده نمی شود، و روایات احیا عام است و اطلاق آن زمینهای خاص - همچون زمینهای غنایم - و عام را در بر میگیرد.
و آنچه در روایت یونس بن ظبیان یا معلی بن خنیس در مورد رودهای هشت گانه آمده که "هر چه از اینها آبیاری شود از ماست، و آنچه برای ماست برای شیعیان ماست، و برای دشمنان ما چیزی نیست جز آنچه غصب کرده اند."کتاب طهارت شیخ انصاری 497/، کتاب الخمس، فصل انفال (چاپ دیگر558/). اگر چه زمینهای موات را نیز در بر میگیرد، ولی این روایت ضعیف است و در برابر اطلاق روایاتی که در مورد احیا وارد شده و میگوید: "کسی که زمینی را احیا کند برای اوست" نمی تواند مقاومت کند.
ما در آینده پژوهشی گسترده درباره اینکه احیای زمین سبب اختصاص است، هر چند احیا کننده کافر باشد - تا چه رسد به مسلمانی که معاند نیست - خواهیم داشت، و