صالح اسلامی میتواند استفاده از آنها را محدود کند و در آن دخالت نماید و بر تصرف کنندگان آن مالیات قرار دهد، همان گونه که پیامبراکرم (ص) و ائمه (ع) به خاطر اینکه انفال است این گونه تصرفات را انجام میدادند، پس دایره تحلیل محدود است و نمی تواند اینگونه دخالتها را محدود کند.
و اما غیر آنچه ما بدان اشاره کردیم از اقسام انفال، مانند غنیمت بدون اجازه امام و اجناس برگزیده پادشاهان و میراث بدون وارث، مشکل است که از این ادله بتوان در مورد اینها استفاده تحلیل کرد، به ویژه در مورد میراث بدون وارث. بله اگر پیشوایان جور به عنوان امام بر این گونه اموال مسلط شدند - همان گونه که پیش از این گفتیم - میتوان گفت جایز است اینها را نیز از آنان گرفت، و غنایم جنگ معمولا در اختیار پیشوایان جور و کارگزاران آنان بوده است.
مطلب چهارم: [آیا تحلیل به مفهوم ملکیت است یا اجازه تصرف ؟]
آیا مراد از تحلیل تنها اباحه تصرف است یا تملیک یا اجازه تملک، به گونه ای که تصرفات متوقف بر ملکیت مانند خرید و فروش و وقف و آزاد کردن برده و مانند آن را بتوان در این رابطه انجام داد؟
برخی از دیدگاههای فقها را یادآور میشویم:
1 - در کتاب منتهی پس از ذکر اباحه مناکح آمده است: "این گونه نیست که در آمیزش جنسی با کنیزی که حق امام در او مباح دانسته شده، تنها مباح شده باشد [بدون تملیک او] زیرا در مورد خمس ثابت شده که میتوان خمس قیمت آن را پرداخت کرد، پس گویا پیش از اباحه، پرداخت خمس عین یا قیمت کنیز واجب شده است، و پس از اباحه آن، کنیز ملک تام