صفحه ۴۶۹

گفت: فدایت گردم، من از شما خواستم مسأله ای بپرسم و هدفی از آن جز رهایی از آتش ندارم. حضرت وی را مورد توجه قرار داد، راست نشست و فرمود: ای نجیه ! هر چه دوست داری بپرس، چیزی را از من نمی پرسی مگر آنکه پاسخت را می‎دهم. گفت: قربانت گردم، شما درباره فلان و فلان چه می‎گویی ؟ فرمود: ای نجیه، بر اساس کتاب خدا خمس و انفال و برگزیده مال از آن ماست، و آن دو به خدا سوگند اولین کسی بودند که بر حقی که در کتاب خدا برای ما بود ظلم روا داشتند (تا آنکه فرمود:) بار خدایا ما این را برای شیعیانمان حلال کردیم. آنگاه رو به ما کرد و فرمود: ای نجیه، جز ما و شیعیانمان بر فطرت ابراهیم نمی باشیم.عن یونس بن ظبیان او المعلی بن خنیس، قال: قلت لابی عبدالله(ع): ما لکم من هذه الارض ؟ فتبسم ثم قال: ان الله تبارک و تعالی بعث جبرئیل و امره ان یخرق بابهامه ثمانیة أنهار فی الارض منها سیحان و جیحان و هو نهر بلخ، و الخشوع و هو نهر الشاش، و مهران و هو نهر الهند، و نیل مصر، و دجلة و الفرات، فما سقت او استقت فهو لنا، و ما کان لنا فهو لشیعتنا، و لیس لعدونا منه شئ الا ما غصب علیه و ان ولینا لفی اوسع فیما بین ذه الی ذه - یعنی بین السماء و الارض - ثم تلاهذه الایة : (قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا) المغصوبین علیها "خالصة" لهم "یوم القیامة" بلاغصب. (کافی ‏409/1، کتاب الحجة، باب ان الارض کلها للامام (ع)، حدیث 5؛ و سال 6 386/، ابواب انفال، باب 4، حدیث 17).

ظاهر این روایت این است که ائمه (ع) همه حقوق خود از خمس و انفال و برگزیده مال را برای شیعیانشان حلال فرموده اند؛ مگر اینکه به قرینه "برگزیده اموال"، مراد از خمس را فقط خمس غنایم بدانیم.

ولی پیش از این گفتیم: اینکه متأخرین از ائمه (ع) خمس سود تجارت و مانند آن را مطالبه می‎کردند، دلیل بر این است که همه خمس حلال دانسته نشده است، و باز پیش از این گفتیم که حلال شدن انفال برای شیعه بدین معنی نیست که الزاما مجانی باشد و یا حکومت صالح در آن دخالتی نداشته باشد.

6 - روایت ابوحمزه، از امام باقر (ع) که در روایتی فرمود: خداوند متعال سه سهم از همه فئ را برای ما قرار داد و فرمود: (و اعلموا انما غنمتم من شئ فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل) پس ما اصحاب خمس و فئ هستیم، و آن را بر همه مردم جز شیعیانمان حرام کردیم.

ناوبری کتاب