البته در صورتی که غنیمت گیرنده خود شیعه باشد مشکل است ما جواز و حلیت را درست بدانیم.
2 - کنیزانی که خریداری شده یا زنانی که مهری برای آنان مشخص شده و این مال از سود تجارت بوده که خمس بدان تعلق گرفته است.
و برای "مساکن" سه تفسیر گفته شده:
1 - مسکنی که ساختمان و زمین آن و یا فقط زمین آن از کفار به غنیمت گرفته شده و سپس ساخته شده است.
2 - مسکنی که در زمینهای ویژه امام ساخته شده، مانند خانه ای که در اراضی موات یا قله کوهها و دیگر زمینهای انفال ساخته شود.
3 - خانه ای که با پول خمس نداده خریداری شده است. و برای "متاجر" چهار تفسیر است:
1 - آنچه از غنایم جنگ خریداری شده، چه همه آن برای امام بوده یا بخشی از آن.
2 - آنچه از زمینها و درختان و علف و گیاهان و دیگر چیزها که ویژه امام است خریداری شده یا با آن تجارت شده است، و این قسم به انفال بازمی گردد، و مقصود این است که حق امام که در اصل آن است مورد تحلیل قرار گرفته باشد نه خمسی که از سود تجارت به دست آمده است؛ همچنین مقصود از تفسیرهای قبلی و آنچه بعد ذکر میشود همین است، همان گونه که شهید و ابن ادریس بدان اشاره داشتند.
3 - اموالی که از کفار یا اهل خلاف که اعتقادی به خمس ندارند خریداری شده است. 4 - اموالی که از فردی که خمس نمی دهد اگر چه معتقد به آن است خریداری شده.
اما تحلیل مناکح با تفسیر اول، بیشتر روایات تحلیل بر آن دلالت دارد، و این روایات مستفیض و بلکه اجمالا متواتر است؛ چون ما علم پیدا میکنیم که مضمون بعضی از آنها از معصوم (ع) رسیده است؛ پس مضمون مشترک آنها را میتوانیم مورد استناد قراردهیم.