با توجه به آنچه گفته شد اکنون تفسیر عناوین سه گانه و روایاتی که در این موارد رسیده و اندازه دلالت آن را یادآور میشویم و میگوییم: پیشینیان اصحاب ما این عناوین را در کتابهایشان نیاورده اند اما متأخرین از آنها مانند شهید اول در دروس و حاشیه قواعد و شهید ثانی در مسالک و صاحب حدائق و دیگران بدین مسأله پرداخته اند.
از سوی دیگر سخنان آنان در این زمینه مختلف و مقصود آنان متشابه است تا جایی که در جواهر آمده است: "در این که عبارات اصحاب در این زمینه مجمل است و مراد از آنها نامشخص است و برخی از آنها به طور کلی صحیح نیست تردیدی نیست؛ بلکه کسی که این سخنان را مورد بررسی قرار دهد و بخواهد همه آنها را به یک مقصد صحیح بازگرداند، بیم آن میرود که به برخی بیماریهای بزرگ گرفتار شود پیش از آنکه به چیزی دست یابد.
و گمان من نیز آن است که این مسأله برای بسیاری از اصحاب مجمل بوده است، اگر چه در این موارد سخنان پیشینیان را بدون آنکه مراد آنان را بدانند پیروی کرده اند، و ای کاش آنها ما را با اصل روایات تنها میگذاشتند، زیرا آنچه را ما خود از مجموع روایات معتبر این باب میفهمیدیم از سخنانی که آنان گفته اند آشکارتر و روشن تر بود."مقنعه 45/.
در هر صورت تفسیر آنان از"مناکح" دو تفسیر است:
1 - کنیزانی که در جنگ به غنیمت گرفته شده اند؛ چه جنگ بدون اجازه امام بوده، که در این صورت چنانکه مشهور است همه آنان از آن اوست؛ یا با اجازه او بوده، که یک پنجم از آن اوست، که در این مورد اگر این کنیزان با خریدن یا بخشش یا ارث و مانند آن به شیعیان منتقل شوند برای آنان حلال است و میتوان با آنان همبستر شد.