دهند. علاوه بر ضرورت استفاده از انفال و لزوم عسر و حرج بدون آن، و اختلال نظام که برای شیعیان به وجود میآید - و قطعا مورد پسند ائمه (ع) نیست - و اینکه سیره بر این قرار داشته که حتی در زمان حضور بدون ایجاد مانعی مردم از انفال استفاده میکرده اند، علاوه بر همه این دلایل روایات بسیاری به ویژه در باب احیاء موات بر ضرورت استفاده از انفال از طرق فریقین دلالت دارد. [که در مباحث آینده بدان خواهیم پرداخت ].
بلی، ما از این معنی رویگردان نیستیم که جواز تصرف و ضرورت وجود تحلیل را به شرایطی که حکومت حقه تشکیل نشده محدود کنیم؛ ولی در شرایطی که حکومت حقه بر اساس شرایط آن ولو در زمان غیبت تشکیل شود، ممکن است بگوییم ادله تحلیل چنین شرایطی را در بر نمی گیرد، و اگر ضرورت آن را بپذیریم ممکن است بگوییم این اباحه تا جایی است که از سوی حکومت صالح منعی برای تصرف در آن نرسیده باشد؛ اما در صورت منع یا وجود قوانین محدود کننده، مگر در چارچوب مقررات حکومت تصرف جایز نیست. چون لزوم تشکیل حکومت حقه مستلزم داشتن منابع مالی است.
و اما در صورتی که ملاک تحلیل زمینها و کوهها و درختان و نهرها و معادن و... این است که خداوند آنها را برای همه مردم آفریده است و زندگی آنها وابسته به آن است، در این صورت گسترش روایات تحلیل به چیزهایی مانند میراث بدون وارث مشکل و بلکه غیر جایز است، و لذا بیشتر فقهای ما فتوی داده اند که این گونه اموال به مصرف اعم نیازمندان و یا نیازمندان همان شهر میت برسد، و در این موارد مگر اندکی از فقها قائل به تحلیل نشده اند.
[تفسیرهای گوناگون درباره روایات تحلیل ]