صفحه ۴۳۱

مورد انفال پرسیدم - یا پرسیده شد - فرمود: "هر روستایی که اهل آن تباه شده اند یا از آنجا رفته اند، این از انفال است؛ نیمی از آن بین مردم تقسیم می‎شود و نیم دیگر برای پیامبر(ص) است."مغنی ابن قدامه ‏154/6. احتمال می‎رود این دو روایت یکی باشد و محمد بن مسلم از زنجیره سند روایت دوم افتاده باشد.

ولی علاوه بر اینکه این دو روایت از نظر سند ضعیف است، باید آنها را بدین گونه تأویل کرد که درصدد بیان تقسیم از باب لطف و بخشش بوده است یا اینکه آنها را حمل بر تقیه کرد. همان گونه که در حدائق و دیگر کتابها نیز این دو احتمال آمده است،الاموال 367/. یا آنکه به خاطر مخالفت آنها با اجماعها و روایات بسیار دیگر از آنها صرف نظر کرد.

و نزدیک به این دو روایت است از نظر مضمون روایت ابوحمزه عن محمد بن مسلم قال: سمعت اباعبدالله(ع) یقول: و سئل عن الانفال ؟ فقال: کل قریة یهلک اهلها او یجلون عنها فهی نفل لله - عز وجل - نصفها یقسم بین الناس، و نصفها لرسول الله(ص) فما کان لرسول الله(ص) فهو للامام. (وسائل ‏367/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 7). که از آن نیز وجوب نصف کردن در خمس و فئ استفاده می‎شود. البته اگر ما در خمس هم نصف کردن را بپذیریم در فئ آن را قطعا نمی توانیم بپذیریم، زیرا با اجماع و ضرورت نقل مخالفت دارد.

و اما اینکه بخواهیم آیه انفال را بر شرکت بین خدا و پیامبر حمل کنیم و بگوییم: سهم خدا در بین مردم مصرف شود و سهم پیامبر(ص) ویژه پیامبر(ص) باشد- همان گونه که علامه مجلسی در ملاذ الاخیارعن حریز عن ابی عبدالله(ع) قال: سألته اوسئل عن الانفال، فقال: کل قریة یهلک اهلها او یجلون عنها فهی نفل نصفها یقسم بین الناس و نصفها للرسول (ص). (وسائل ‏372/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 25). احتمال داده - سخن درستی نیست؛ زیرا با اجماع و دیگر روایات مخالف است؛ علاوه بر اینکه در خبر معاذ از امام صادق (ع)

ناوبری کتاب