صفحه ۴۳

حضرت از دنیا رفتند سهم آن حضرت و سهم ذی القربی به سهم های دیگر باز می‎گردد، پس فئ به سه سهم تقسیم می‎شود [سهم یتیمان، بینوایان و در راه ماندگان.] و به نظر ما فئ از آن پیامبر بود مگر یک پنجم آن، و نزد شافعی چهارپنجم فئ و یک پنجم از باقیمانده از آن پیامبر بود. دلیل ما بر این مسأله اجماع فرقه امامیه است."به ویژه در این زمان که رزمندگان با امکانات و خرج شخصی خود به جبهه نمی روند و تمام امکانات را دولت در اختیار آنان می‎گذارد و به آنها حقوق و مزایا هم می‎دهد. (مقرر)

2 - باز در همان خلاف (مسأله 3) آمده است: "حکم فئ پس از پیامبر همان حکم زمان پیامبراست. و فئ ویژه جانشین آن حضرت است، و شافعی در مورد مصرف چهارپنجم و یک پنجم و مابقی دو نظر دارد: یکی اینکه باید صرف رزمندگان شود، دوم اینکه صرف هر مصلحتی می‎توان نمود."خمس در اختیار بیت المال قرار می‎گیرد و دیگر معنا ندارد بیت المال هم خمس بدهد. فرض بفرمایید طلای سکه دار اگر در خانه بماند باید زکات بدهیم ولی اگر در خزانه دولت بماند باز باید زکات بدهیم ؟ اگر کسی معدن را استخراج کرد باید خمس بدهد ولی اگر دولت استخراج کرد باید خمس بدهد؟ نه، در مالیات دیگر مالیات نیست. (الف - م، جلسه 402 درس) .

فرمایش شیخ "قدس سره" که در ابتدا فرمود: فئ ویژه پیامبرخدا(ص) یا جانشین اوست، با این جمله اخیر ایشان که فرمود: پیامبر(ص) صاحب اختیار فئ است مگر یک پنجم آن، منافات دارد؛ مگر اینکه گفته شود این که فرمود: ویژه رسول خداست.

مرادشان این باشد که بین رزمندگان تقسیم نمی شود نه اینکه برای افراد دیگری جز پیامبر نیست. علاوه بر اینکه برای پیامبرخدا(ص) در یک پنجم از مابقی هم حق است.

پس چرا ایشان به طور مطلق یک پنجم را استثناء کردند؟ و شاید شافعی و همچنین شیخ تصور کرده اند که فئ برای شخص پیامبر(ص) و از اموال شخص اوست پس حکم به تخمیس آن کرده اند. با آنکه فئ و انفال برای منصب امامت است و برای امام است به عنوان اینکه رهبر جامعه است. و خمس نیز به همین گونه است؛ پس با توجه به اینکه این اموال به این عنوان برای اوست دیگر نمی توان گفت به این اموال خمس تعلق می‎گیرد. و من در نهایه و مبسوط شیخ چیزی را

ناوبری کتاب