مسأله نخست: اختصاص انفال به خدا و پیامبر و پس از وی به امام
بی تردید مالک همه چیزها و اموال اولا و بالذات خداوند متعال است. اوست که مالک ما و همه اشیاء و اموال به ملکیت حقیقیه است. اوست که همه چیز را به صورت تکوینی در اختیار دارد و بر همه چیز احاطه قیومی دارد، و جهان و همه موجودات در گستره ذات و ژرفای وجود ذاتا به وی تعلق دارند، مانند تعلق سایه به شئ نه تعلق شئ به شئ.
این همان حقیقت ملکیه است، که بر اساس آن ملکیت اعتباری برای ذات مقدس ربوبی در نظر گرفته میشود، و در طول ملکیت وی ملکیت برای پیامبر و امام اعتبار میشود.
و اما ملکیت ما نسبت به اشیاء ملکیت اعتباری محض است که عقلا آن را معتبر شمرده اند و شارع مقدس در موضوعات بخصوص و شرایط ویژه آن را معتبر شمرده است. و شاید همان گونه که پیش از این گفتیم اساس ملکیت اعتباری مرتبه ای از ملکیت تکوینیه باشد، زیرا تشریع صحیح بی مبنا نیست، و تشریع صحیح همان چیزی است که با نظام تکوین منطبق است؛ پس انسان در تکوین مالک عقل و فکر و قوا و جهاز تصمیم گیری خویش است و به تبع آن مالک کار و فعالیتهای خود که در هر مورد در طول مالکیت خداوند است.
و چون انسان تکوینا مالک نفس خود است پس آن کارها و اعمال او که محصول نفس خویش است را نیز مالک میباشد، و کارهایی مانند احیای زمین، حیازت مباحات، و آثار کار خود در اشیاء و مواد اولیه را مالک میباشد، و به تبع این ملکیت مالک زمین احیا شده و شئ مباح حیازت شده و چیزی که ساخته است نیز هست. هم خود میتواند از آن استفاده کند و هم میتواند به دیگران انتقال دهد. و این انتقال به دیگران گاه شئ اختیاری (بدون عوض یا با عوض) و گاه به صورت قهری است، مانند