صفحه ۴۲۷

است که ما بگوییم شخص سنگچین کننده استحقاق دریافت اجاره داشته باشد.

و اما اگر زمین روزگاری آباد بوده اما رها شده تا به صورت موات درآمده و آثار حیات در آن از بین رفته است، در این صورت آیا حقی برای صاحب آن باقی است یا اینکه با از بین رفتن آثار احیاء حق وی ساقط شده است، یا اینکه تفصیل قائل شویم بین آنجا که ملکیت وی به وسیله احیا بوده است یا از راهی دیگر. که سخن در مورد آن به تفصیل خواهد آمد.

بر طبق مضمون روایت اول روایاتی نیز در کتابهای اهل سنت در مورد زمینهای سنگچین شده آمده است:

3 - در خراج ابویوسف است که گفت: روایتی نقل نمود برای من لیث، از طاووس، که گفت: پیامبرخدا(ص) فرمود: گستره زمین برای خدا و برای پیامبر اوست، آنگاه پس از آن برای شماست، پس هر که زمین مرده ای را احیا کند برای اوست و کسی که سنگچین کرده پس از سه سال دیگر حقی ندارد.عن العبد الصالح (ع) قال: ان الارض لله تعالی جعلها وقفا علی عباده، فمن عطل ارضا ثلاث سنین متوالیة لغیر ما علة، اخذت من یده و دفعت الی غیره. (وسائل ‏345/17، ابواب احیاء الموات، باب 17، حدیث 1).

4 - باز در همان کتاب آمده است: نقل حدیث نمود برای من محمد بن اسحاق، از زهری، از سالم بن عبدالله که عمر بن خطاب بر منبر گفت: هر که زمین مرده ای را احیا کند برای اوست، و برای سنگچین کننده پس از سه سال دیگر حقی نیست.

مانند همین روایت را به سند خود، از سعید بن مسیب، از عمر نقل کرده است.عن ابی عبدالله(ع) قال: من اخذت منه ارض ثم مکث ثلاث سنین لا یطلبها لم یحل له بعد ثلاث سنین ان یطلبها. (وسائل ‏345/17، ابواب احیاء موات، باب 17، حدیث 2).

5 - بیهقی به سند خود از عمرو بن شعیب آورده است که گفت:

ناوبری کتاب