صفحه ۴۲۱

در هر عصر و زمان و اینکه اینها از قبیل مالیات و منبع درآمد حکومت اسلامی است نداشته اند، اما به نظر ما حکومت عادله منحصر به امام معصوم نیست، گر چه در زمان حضور، آن بزرگواران از دیگران سزاوارترند.

از سوی دیگر چه فرقی است بین اموال بدون وارث و دیگر انفال، با اینکه گفتیم همه آن برای امام است ؟ و چرا تنها اموال بدون وارث را گفته اند به مصرف بینوایان و تهیدستان برسد؟ و اگر ما گفتیم عمل امیرالمؤمنین (ع) دلیل آن است، چرا همه بینوایان را گفته اند و آن را اختصاص به نیازمندان شهر میت نداده اند؟ پس حق در مسأله این است که این اموال نیز مانند دیگر انفال در اختیار امام به عنوان امام است و در هر موردی که مصلحت بداند به مصرف می‎رساند، گرچه احوط رعایت آن چیزی است که در روایاتی که خوانده شد آمده، که پیامبراکرم (ص) آنها را به همشهریان یا بزرگ قبیله و عشیره او می‎داد، و امیرالمؤمنین (ع) نیز آن را به بینوایان شهر میت می‎بخشید، شاید این دلیل باشد بر اینکه مهمترین مصرف میراث بدون وارث این مورد باشد، و شاید به خاطر این بوده است که همشهریان و بزرگان قبیله میت به این اموال چشم دوخته اند و خود را نزدیکتر و احق بدان می‎دانند، و شاید سیره عملی نیز در بیشتر شهرها بر همین روش استوار باشد.

[توضیح یک روایت ]

در پایان این مبحث به توضیح یک مطلب می‎پردازیم و آن اینکه: در وسائل، از کلینی، از برخی از اصحاب ما، از سهل بن زیاد، از مروک بن عبید، از ابی الحسن رضا(ع) آمده است که گفت: به آن حضرت عرض کردم: درباره مردی که مرده است و جز برادر رضاعی وارثی ندارد چه می‎فرمایید؟ فرمود: بلی، پدرم از جدم برای من روایت کرد که پیامبرخدا(ص)

ناوبری کتاب