صفحه ۴۰۰

تضییع حقوق یکدیگر در اختیار امام که نماینده جامعه است باشد، و این امری است که به خوبی و لزوم آن عقل و فطرت حکم می‎کند، و اینکه ما می‎گوییم اینها از انفال و برای امام به عنوان امام است هدفی جز این نداریم.

خلاصه کلام اینکه: این دو عموم در تضاد با یکدیگر و در دو سوی نفی و اثبات قرار نگرفته اند تا اینکه تنها یکی در برابر دیگری مورد استناد قرار گیرد؛ و این مطلبی است شایان توجه.

10 - میراث بدون وارث دهم از موارد انفال میراث کسی است که وارثی برای او نیست. این مطلب نزد فقهای ما اجماعی است، که نمونه ای از سخنان آنان را از نظر می‎گذرانیم.

[فتاوای فقها در مسأله:]

1 - مرحوم شیخ در کتاب فرائض خلاف (مسأله 1) می‎نویسد: "میراث کسی که وارثی ندارد یا کسی را ندارد که ولی نعمت او باشد برای امام مسلمانان است، چه مسلمان باشد چه اهل ذمه، و همه فقها گفته اند که میراث او برای بیت المال است که از آن همه مسلمانان است. دلیل ما اجماع فرقه امامیه و روایات آنهاست."عن ابیض بن حمال: انه استقطع النبی (ص) الملح الذی بمأرب فأرادان یقطعه ایاه فقال رجل: انه کالماء العد فابی ان یقطعه. (سنن بیهقی ‏149/6، کتاب احیاء الموات، باب ما لایجوز اقطاعه من المعادن الظاهرة).

2 - باز در همان کتاب (مسأله 14) آمده است: "میراث کسی که وارثی ندارد به بیت المال منتقل می‎شود و آن ویژه امام است. و نظر همه فقها این است که به بیت المال منتقل می‎شود و برای همه مسلمانان است... دلیل ما اجماع فرقه و روایات آنهاست، و نیز امام می‎تواند آن را به گروهی جز گروهی اختصاص دهد؛ و اگر برای او نبود نمی توانست چنین کند..."سوره بقره (2) / 29؛ و سوره الرحمن (55) / 10.

3 - در کتاب انفال نهایه نیز ضمن برشمردن انفال، یکی از آنها را "میراث کسی که

ناوبری کتاب