شود، ولی مانند دیگر موارد انفال اجازه امام به صورت عمومی یا خصوصی در آن معتبر است؛ اما به صرف اینکه معدن در ملک او متکون شده ملک او باشد، مطلب درستی نیست، مگر در امور جزئی و سطحی که عرفا از توابع و فواید ملک محسوب میشود، مانند گیاهان و درختانی که در آن میروید و چشمه ها و معادن جزئی.
[واگذاری معادن توسط پیامبراکرم (ص)]
علاوه بر آنچه پیش از این خواندیم روایات دیگری از پیامبر اکرم و خلفای پس از وی نقل شده که آن حضرت برخی از معادن را به برخی اشخاص واگذار کرده است. و اجمالا گواه بر این است که معادن از انفال و زیر نظر امام است که یادآور میشویم:
1 - در سنن بیهقی به سند خود از ابن عباس روایت شده است که گفت: پیامبراکرم (ص) به بلال بن حارث مزنی معادن قبلیه واقع در زمینهای بلند و پست آن را بخشید، و نیز زمینهائی از آن را که قابلیت کشاورزی داشت.جواهر 108/38. روایت مذکور: لا یحل منع الملح و النار. (وسائل 332/17،ابواب احیاء موات، باب 5، حدیث 2). و مانند این روایت دیگری است که میتوان بدان مراجعه کرد.
در نهایه آمده است: "جلس در متن عربی روایت به معنی زمین بلند است، و به سرزمین (نجد) جلس نیز گفته میشود. و مشهور معادن قبلیه با قاف است، و آن ناحیه ای بوده است نزدیک مدینه و برخی گفته اند آن از ناحیه فرع بوده است."جواهر 129/16.
باز در همان کتاب است: "غور زمین پست است و جلس سرزمین بلند."جواهر 103/38.
2 - باز در سنن بیهقی به سند خود از ابیض بن حمال آمده است که گفت: