صفحه ۳۹

بدهم، گفت: ای پیامبرخدا از خداوند و از تو پذیرفتم. و پیوسته وکلای آن حضرت تا زمانی که پیامبرخدا زنده بود برسر فدک بودند، ولی چون ابوبکر خلافت را به دست گرفت وکلای آن حضرت را از آنجا بیرون راند، آن حضرت نزد وی آمد و از وی خواست که آن را به وی بازگرداند و او گفت: سیاهپوستی یا سرخپوستی بیاور که به نفع تو گواهی دهند، آن حضرت امیرالمؤمنین و ام ایمن را برای شهادت معرفی نمود و آنها شهادت دادند...

مهدی گفت: ای ابوالحسن حدود آن را مشخص فرما فرمود؛ حدی از آن به کوه احد و حدی به عریش مصر و حدی به سیف البحر و حدی به دومة الجندل. گفت همه اینها؟! فرمود: بله ای امیرالمؤمنین، همه اینها جاهایی است که پیامبرخدا برای گشودن آن اسب و شتری نتاخت. مهدی گفت اینها زیاد است، در مورد این کار فکر می‎کنم."فتوح البلدان / 34. بخشی از این روایت در وسائل ان هارون الرشید کان یقول لموسی بن جعفر(ع) خذ فدک حتی اردها الیک، فیأبی حتی الح علیه، فقال (ع): لاآخذها الابحدودها، قال: و ماحدودها؟ قال: ان حددتها لم تردها، قال: بحق جدک الافعلت، قال: اما الحد الاول فعدن، فتغیر وجه الرشید، و قال: ایها قال: و الحد الثانی سمرقند فاربد وجهه، قال: والحد الثالث افریقیة، فاسود وجهه وقال: هیه. قال: والرابع سیف البحر ممایلی الجزر و الارمینیة، قال الرشید: فلم یبق لناشی فتحول الی مجلسی ! قال موسی: قد اعلمتک اننی ان حددتها لم تردها، فعند ذلک عزم علی قتله. (مناقب، /3، ص 435) نیز آمده که پیش از این از نظر خوانندگان گرامی گذشت.بحارالانوار ‏144/48، تاریخ امام موسی بن جعفر(ع)، باب 6، حدیث 20.

آیا آیه فئ نسخ شده است ؟

در کتاب در المنثور آمده است: "عبد بن حمید از قتاده نقل کرده است که آیه شریفه (ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول ولذی القربی والیتامی و المساکین وابن السبیل) که

ناوبری کتاب