2 - از عیاشی از ابوبصیر، از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: انفال از آن ماست. عرض کردم انفال چیست ؟ فرمود: از آن جمله است معادن و جنگلها و هر زمین بی صاحب.مسالک 294/2.
3 - و باز از عیاشی از داود بن فرقد، از امام صادق (ع) در حدیثی روایت شده است که گفت: عرض کردم انفال چیست ؟ فرمود: عمق بیابانها، قله کوهها، جنگلها و معادن.اسحاق بن عمار قال: سألت اباعبدالله(ع) عن الانفال فقال: هی القری التی قد خربت و انجلی اهلها، فهی لله و للرسول، و ما کان للملوک فهو للامام. و ما کان من الارض بخربة لم یوجف علیها بخیل و لارکاب، و کل ارض لارب لها، و المعادن منها، و من مات و لیس له مولی فما له من الانفال. (وسائل 371/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 20).
4 - در مستدرک از کتاب عاصم بن حمید حناط، از ابوبصیر، از امام باقر (ع) آمده است که فرمود: ... و انفال از آن ماست. گفت: به آن حضرت عرض کردم: انفال چیست ؟ فرمود: معادن از آنهاست، و جنگلها و هر زمین بی صاحب.تفسیر علی بن ابراهیم (قمی) / 235 (چاپ دیگر /1 254).
البته ممکن است در اطلاق موثقه [عمار] که مهمترین روایت در این باب است مناقشه شود. بدین صورت که گفته شود ضمیر "منها" [معادن از آنها] به زمین بی صاحب [که در جمله پیش از آن قرار گرفته است ] برگردد نه به انفال، و کلمه "منها" صفت یا حال برای معادن باشد نه خبر آن [معدنهایی که این صفت دارد بی صاحب است، یا معدنها در حالی که بی صاحب اند. پس در نتیجه تنها معادنی که در زمینهای بی صاحب اند از انفال محسوب میشوند.] علاوه بر اینکه در برخی از نسخه ها به جای "منها"، "فیها" آمده است. که در این صورت به یقین ضمیر به زمین بی صاحب که پیش از آن است باز میگردد.
و چه بسا گفته شود اگر کلمه "منها" را خبر برای معادن بگیریم باید "واو" [و