و همه اینها ویژه امام است که به هر که خواسته باشد واگذار میکند، و به هر که خواهد میبخشد یا به هر گونه که بخواهد میفروشد."جواهر، 129/16.
3 - در مبسوط گوید: "و اما معادن دو گونه است: معادن آشکار و معادن پنهان؛ معادن پنهان بابی دارد که متذکر میشویم.
اما معادن آشکار مانند: آب، قیر، نفت، مومیا، کبریت، نمک لمعه دمشقیه 86/2 ( چاپ دیگر، 186/1). و چیزهایی همانند اینها که کسی با احیاء مالک اینها نمی شود و هیچ کس با سنگ چینی (تحجیر) و مانند آن از دیگری سزاوارتر به تصرف نمی گردد، و سلطان نمی تواند آن را به کسی پیشکش کند، بلکه همه مردم در آن مساوی هستند و به اندازه نیازشان از آن برداشت میکنند، بلکه به نظر ما در آن خمس واجب است. و در اینکه اینها به ملکیت کسی در نمی آید اختلافی نیست، روایت شده است که "ابیض بن حمال مأربی" نمک آب رودخانه مأرب را از پیامبراکرم (ص) درخواست نمود و آن حضرت آن را به وی بخشید، و روایت شده است که آن حضرت میخواست به وی ببخشد فردی که برخی گفته اند "اقرع بن حابس" بود گفت: ای پیامبرخدا آیا میدانید که چه چیزی را به وی میخواهی ببخشی ؟ آن آب بسیار مساعدی است، آن حضرت فرمود: در این صورت نه."کافی، 538/1، کتاب الحجة، باب الفئ و الانفال...
4 - و باز در همان کتاب درباره معادن پنهان آمده است: "و اما معادن پنهان مانند: طلا و نقره و مس و روی و سنگ الماس و چیزهای دیگر که در دل زمین و کوهها هستند و جز با تلاش و صرف هزینه فراوان به دست نمی آید، آیا با احیاء به ملکیت در میآید یا نه ؟ در این مورد دو نظر گفته