صفحه ۳۷۷

آن را در تقویت نظام ظلم و ستم مؤثر می‎دانسته اند.

و اما درباره صحیحه علی بن مهزیار در حدائق این گونه آمده است: "ظاهرا مراد از دشمن در اینجا همان گونه که پیش از این اشاره کردیم مخالفان [مذهب ]اند نه کافران و مشرکان."وسائل ‏350/6، ابواب ما یجب فیه الخمس، باب 8، حدیث 5.

ولی به نظر می‎رسد مطلبی که ایشان می‎فرمایند انداختن تیر در تاریکی است، و دلیلی برای آن نیست، بلکه دلیل بر خلاف آن است؛ بله ممکن است از صحیحه این گونه پاسخ داده شود که مورد بحث در اینجا غنیمتی است که در جنگ بدون اجازه امام به دست می‎آید، نه اموال شخصی که با کشتن شخص کافر تصاحب می‎شود؛ علاوه بر اینکه این گونه موارد هم گاهی با اجازه امام صورت گرفته است.

در هر صورت عمده دلیل در مسأله، اجماع ادعا شده و مرسله وراق است. و ابن ادریس با اینکه خبر واحد را حجت نمی داند ولی به مضمون این خبر در سرائرقد علمت یا رسول الله انه سیکون بعدک ملک عضوض و جبر فیستولی علی خمسی من السبی و الغنائم و یبیعونه فلا یحل لمشتریه لان نصیبی فیه، فقد وهبت نصیبی منه لکل من ملک شیئا من ذلک من شیعتی لتحل لهم منافعهم من مأکل و مشرب و لتطیب موالیدهم. (وسائل ‏385/6، ابواب انفال، باب 4، حدیث 20). فتوی داده است و به وی نسبت داده اند که در مسأله ادعای اجماع کرده است، ولی من چنین چیزی را در آن کتاب نیافتم.

در حدائق این گونه آمده است: "ابن ادریس در این مسأله ادعای اجماع کرده، و محقق در معتبر آن را مردود دانسته و گفته است: و برخی از متأخرین صحت این ادعا را پیشاپیش مسلم گرفته، با اینکه ایشان عمل به خبر واحد را صحیح ندانسته است، پس باید برای ادعای خود به ادعای اجماع امامیه استدلال کند و این اشتباه آشکاری است، زیرا ایشان می‎گوید: اجماع در صورتی حجت است که بدانیم امام هم در میان افراد است، پس اگر چنین چیزی دانسته شود علم وی برای وی حجت است و

ناوبری کتاب