صفحه ۳۵۳

ارتباط می‎فرماید: "ظاهرا در اینکه اینها از انفال است هیچ اختلافی نیست."عن حریز عن ابی عبدالله(ع) قال: سألته او سئل عن الانفال، فقال: کل قریة یهلک اهلها او یجلون عنها فهی نفل. (وسائل ‏372/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 25).

دلیل این حکم از یک سو این است که اینها غالبا موات است و لذا از آنها به عنوان "قله" و "عمق" یاد شده است - چرا که دامنه کوهها و حواشی بیابانها بسا آباد باشد و لذا حکم آن حکم زمینهای دایر است - از سوی دیگر این گونه زمینها غالبا از زمینهای بی صاحب است که کسی به آنها نمی پردازد؛ علاوه بر اینها ادله زیر نیز بدان دلالت دارد: [روایات مسأله ]

1 - مرسله طولانی حماد، از عبد صالح [ امام موسی بن جعفر (ع)] که در شمار موارد انفال که برای امام است فرمود: "و از آن اوست قله کوهها و عمق بیابانها و جنگلها و هر زمین موات بی صاحب."وسائل ‏365/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 4.

2 - مرفوعه احمد بن محمد، که در آن آمده است: "و عمق بیابانها و قله کوهها و موات همه آن برای امام است."سوره نساء (4) / 23.

3 - در صحیحه حفص، از امام صادق (ع) است که در شمار انفال فرمود: "و همه زمینهای بایر و عمق بیابانها."کتاب الطهارة از شیخ انصاری 493/، کتاب الخمس، فصل انفال (چاپ دیگر 554/).

4 - در موثقه محمد بن مسلم، از امام صادق (ع) در شمار انفال آمده است: "هر زمین بایر و عمق بیابانها."و له رؤوس الجبال و بطون الاودیة و الاجام و کل ارض میتة لارب لها. (وسائل ‏365/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 4). و مانند این روایت است موثقه دیگر او از امام باقر (ع).و بطون الاودیه و رؤوس الجبال و الموات کلها هی له. (وسائل ‏369/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 17).

5 - در مقنعه از محمد بن مسلم، از امام باقر (ع) آمده است که گفت: از آن حضرت از

ناوبری کتاب