[روایات مسأله ]
1 - صحیحه یا حسنه حفص بن بختری، از ابی عبدالله [امام صادق (ع)] که فرمود: "انفال چیزی است که اسب و شتری بر آن تاخته نشده یا سرزمینی که مردم آن بر آن مصالحه کرده اند یا مردمی که زمینی را با رضایت خود بخشیده اند و نیز هر زمینی که مخروبه شده و عمق بیابانها که از پیامبرخداست، و برای امام پس از او که آن را قرار میدهد هر کجا بخواهد."ر.ک . کافی 407/1، کتاب الحجة، باب ان الارض کلها للامام (ع). اینکه فرموده: زمینی که بر آن اسب و شتری تاخته نشده، مفهوم عامی دارد و زمینهایی را که اهل آن کوچ کرده اند نیز در بر میگیرد. و اینکه فرموده: زمینی که بر آن مصالحه کرده اند، اعم از آن است که این مصالحه پیش از جنگ باشد یا پس از شروع جنگ. و مصالحه گاهی بر این است که زمینها برای امام باشد یا بر این است که زمینها برای مسلمانان باشد و گاهی بر این است که دست خودشان باشد و تنها خراج و مالیات آن را بپردازند، که در این صورت به آن "زمین جزیه" گفته میشود.
و ظاهرا روایت با توجه به اطلاق آن هر سه نوع را شامل میشود، زیرا در همه این اقسام زمین یا خراج آن در اختیار امام است.
2 - موثقه محمد بن مسلم از امام صادق (ع) که گفت از آن حضرت شنیدم که میفرمود: انفال آن سرزمینی است که بر آن خونی ریخته نشده، یا اینکه مردمی بر آن مصالحه کرده اند و خود با رضایت خویش آن را بخشیده اند، و زمینهای بایر و بیابانها که همه اینها از فئ است. و انفال برای خدا و پیامبر اوست، و هر چه برای خداست برای