صفحه ۳۳۰

بوده اموال منقول آن بین رزمندگان تقسیم می‎شده است مگر اشیاء برگزیده آن که ویژه امام بوده است، و غیرمنقول آن نیز برای همه مسلمانان به عنوان مسلمانان بوده است، مگر زمینهای اقطاعی پادشاهان که آن نیز ویژه امام بوده است. اما در صورتی که جنگ بدون اجازه امام بوده است، در آن صورت همه آن اموال در اختیار امام قرار می‎گرفته است، و همچنین در صورتی که برای تصرف آن جنگی صورت نمی گرفته؛ که همه در اختیار امام بوده است، و همچنین زمین های مواتی که احیاء نشده است و ساحل دریاها و بیابانها و قله کوهها و جنگلها.

و اینکه در روایات آمده است که اینها "خاصه" یا "خالصه" مال امام است، به این معناست که بر اینها حق رزمندگان یا دیگر مسلمانان تعلق نگرفته تا اینکه بین آنان تقسیم شود،یا به صورت وقف برای آنان باقی بماند، بلکه ویژه رهبر مسلمانان است به عنوان این که رهبر است. به همین جهت مرحوم محقق انفال را در پنج چیز منحصر کردند.

در هر صورت ما اکنون عناوینی که به عنوان انفال شهرت یافته و استدلالهایی که بر آن شده است را مورد گفتگو قرار می‎دهیم.

[اموالی که به عنوان انفال شناخته شده است ]

1 - زمینهایی که بدون جنگ به دست آمده است. زمینهایی که بدون جنگ و بدون تاختن اسب و شتر به ملکیت مسلمانان در آمده از انفال شمرده شده است، چه اهل آن از آنجا کوچ کرده باشند یا اینکه با اختیار خود آن را در اختیار مسلمانان نهاده باشند و خود در آنجا زندگی کنند. ظاهرا اینکه این زمینها از انفال است هیچ گونه اختلافی نیست، بلکه اجماعی است. کتاب جواهر - که در شرح شرایع است و متن و شرح را با هم آورده - بر این معنی تأکید ورزیده است.بحارالانوار ‏28/15، تاریخ پیامبراکرم (ص)، باب بدء خلقه، حدیث 48. و روایات زیادی بر این مضمون دلالت دارد که برخی را یادآور می‎شویم:

ناوبری کتاب