صفحه ۳۱۷

و در کتاب میراث غنیه آمده است: "اگر هیچ وارثی وجود نداشته باشد میراث از آن امام است، و اگر امام از دنیا رفت به امامی که جانشین اوست منتقل می‎گردد نه به کسانی که ترکه وی را به ارث می‎برند."و ما لم یعمر منها اخذه الوالی فقبله ممن یعمره و کان للمسلمین... و ما اخذ بالسیف فذلک الی الامام یقبله بالذی یری کما صنع رسول الله(ص) بخیبر. (وسائل ‏120/11، ابواب جهاد عدو، باب 72، حدیث 1 و2) .

در کتاب سرائر پس از آنکه ولایت رهبری [ولاء الامامة ] را ذکر می‎کند می‎نویسد: "هنگامی که امام از دنیا رفت اموال به امام دیگری که امور امت را پس از وی به عهده گرفته است منتقل می‎شود نه به ورثه ای که ماترک وی را به ارث می‎برند."اگر گفتیم انفال به عنوان اموال عمومی ملک همه مردم است، بدین معناست که مردم به صورت مشاع مالک آن هستند و هر گونه دخل و تصرف در آن منوط به اجازه مردم و یا نمایندگان آنان است و در صورتی حکومت می‎تواند در این اموال تصرف کند که مردم چنین اجازه ای را به او داده باشند. و ظاهرا آیه شریفه (و الارض وضعها للانام) ، مالکیت برای عموم مردم است و مسلمانان و غیر مسلمانان در این زمینه تفاوتی نمی کنند. (مقرر) از سخن این دو بزرگوار آشکار می‎شود که در نزد آنان میراث کسی که وارثی ندارد برای مقام و منصب امامت است نه برای شخص امام.

باز از جمله دلایلی که تصریح می‎کند که آنچه به امام به عنوان امام منسوب می‎شود از اموال شخصی او نیست و برای حیثیت امامت است و جزء اموال عمومی است و باید مصالح همه مردم در آن رعایت شود، صحیحه أبی ولاد حناط است که می‎گوید: از امام صادق (ع) از مرد مسلمانی که مرد مسلمان دیگری را (عمدا) کشته و مقتول خونخواهی از مسلمانان ندارد خونخواه او همه از اهل ذمه هستند که از خویشاوندان اویند پرسیدم، حضرت فرمود: بر امام است که اسلام را به خویشاوندان وی عرضه کند، هر یک از آنان که مسلمان شد ولی دم و خونخواه او محسوب می‎گردد و قاتل به وی داده می‎شود؛ اگر خواست او را می‎کشد و اگر خواست می‎بخشد و اگر خواست دیه می‎گیرد. پس اگر هیچ یک از آنان مسلمان نشدند، امام خونخواه اوست، اگر

ناوبری کتاب