از سوی دیگر در روایات و کلمات بزرگان میراث کسی که وارثی ندارد نیز از انفال شمرده شده است. و تعبیرات در مورد آن در روایات متفاوت است: در برخی از روایات آن از انفال شمرده شده است، و در برخی روایات "امام را وارث کسی که وارثی ندارد" برشمرده است، و در برخی آمده است که "اموال ضبط میگردد و به بیت المال مسلمانان واریز میشود"، و در برخی آمده است که "امیرالمؤمنین (ع)فرمود: اموال او را به همشهریانش بدهید."ان للقائم بامور المسلمین بعد ذلک الانفال الی کانت لرسول الله6 قال الله - عزوجل -: (یسألونک عن الانفال قل الانفال لله و الرسول) . و انما سألوا الانفال لیأخذوها لانفسهم فاجابهم الله بما تقدم ذکره. (وسایل 370/6، انفال، باب 1، حدیث 19) . از همه اینها دانسته میشود که بین اینکه مال به امام یا مسلمانان یا بیت المال نسبت داده شود تفاوت اساسی وجود ندارد. و اینکه بخواهیم برخی روایات را حمل بر تقیه کنیم وجهی برای آن نیست، زیرا به خوبی میتوان این تعبیرهای به ظاهر مختلف را با یکدیگر جمع کرد.
در صحیحه بزنطی آمده است: "و آن زمینهایی را که آباد نشده است والی تصرف میکند و به کسانی که آن را آباد میکنند واگذار مینماید، و آن برای همه مسلمانان است... و آنچه با شمشیر گرفته شده برای امام است و آن را در اختیار هر کس صلاح بداند قرار میدهد، همان گونه که پیامبرخدا(ص) با زمینهای خیبر انجام داد." و مانند این روایت است روایت صفوان و بزنطی، که میتوان بدان مراجعه نمود.و قام معه بنو امیة یخضمون مال الله خضمة الابل نبتة الربیع. (نهج البلاغه، فیض / 51؛ لح 49/، خطبه 3) . در جمله اول این روایت زمینهای غیر آباد که در اختیار امام است به مسلمانان منسوب شده است، و در جمله دوم تصمیم گیری در آنچه با شمشیر گرفته شده و متعلق به مسلمانان است به امام واگذار شده است؛ پس بین آن دو تفاوت اساسی