صفحه ۳۱۵

از سوی دیگر در روایات و کلمات بزرگان میراث کسی که وارثی ندارد نیز از انفال شمرده شده است. و تعبیرات در مورد آن در روایات متفاوت است: در برخی از روایات آن از انفال شمرده شده است، و در برخی روایات "امام را وارث کسی که وارثی ندارد" برشمرده است، و در برخی آمده است که "اموال ضبط می‎گردد و به بیت المال مسلمانان واریز می‎شود"، و در برخی آمده است که "امیرالمؤمنین (ع)فرمود: اموال او را به همشهریانش بدهید."ان للقائم بامور المسلمین بعد ذلک الانفال الی کانت لرسول الله6 قال الله - عزوجل -: (یسألونک عن الانفال قل الانفال لله و الرسول) . و انما سألوا الانفال لیأخذوها لانفسهم فاجابهم الله بما تقدم ذکره. (وسایل ‏370/6، انفال، باب 1، حدیث 19) . از همه اینها دانسته می‎شود که بین اینکه مال به امام یا مسلمانان یا بیت المال نسبت داده شود تفاوت اساسی وجود ندارد. و اینکه بخواهیم برخی روایات را حمل بر تقیه کنیم وجهی برای آن نیست، زیرا به خوبی می‎توان این تعبیرهای به ظاهر مختلف را با یکدیگر جمع کرد.

در صحیحه بزنطی آمده است: "و آن زمینهایی را که آباد نشده است والی تصرف می‎کند و به کسانی که آن را آباد می‎کنند واگذار می‎نماید، و آن برای همه مسلمانان است... و آنچه با شمشیر گرفته شده برای امام است و آن را در اختیار هر کس صلاح بداند قرار می‎دهد، همان گونه که پیامبرخدا(ص) با زمینهای خیبر انجام داد." و مانند این روایت است روایت صفوان و بزنطی، که می‎توان بدان مراجعه نمود.و قام معه بنو امیة یخضمون مال الله خضمة الابل نبتة الربیع. (نهج البلاغه، فیض / 51؛ لح 49/، خطبه 3) . در جمله اول این روایت زمینهای غیر آباد که در اختیار امام است به مسلمانان منسوب شده است، و در جمله دوم تصمیم گیری در آنچه با شمشیر گرفته شده و متعلق به مسلمانان است به امام واگذار شده است؛ پس بین آن دو تفاوت اساسی

ناوبری کتاب