صفحه ۳۱۱

موضوع ندارد و صرفا اشاره به شخص است.

احتمال دوم: اینکه حیثیت امامت حیثیت تعلیلیه باشد، مانند رئیس یک مؤسسه که به خاطر اینکه رئیس مؤسسه است برای وی حقوق سالیانه و ماهیانه قرار می‎دهند. که طبق این احتمال تمام اخماس و انفال مال شخص امام علی (ع) است ولکن مثلا به عنوان اجرت امامت وی قرار داده شود، که علت واسطه ثبوت حکم است.

احتمال سوم: اینکه حیثیت امامت حیثیت تقییدیه باشد که در حقیقت موضوع حکم همین علت باشد، و انفال ملک مقام و منصب امامت است نه ملک شخص امام، که در این صورت حیثیت امامت واسطه عروض حکم برای شخص است و در حقیقت حکم برای خود واسطه ثابت است. از سوی دیگر ملکیت یک امر اعتباری است که می‎توان آن را برای مقام و حیثیت نیز اعتبار نمود، همان گونه که ملاحظه می‎شود بسیاری از اموال ملک دولت و حکومت به شمار می‎آید. بلکه ممکن است آن را برای مکانها نیز اعتبار نمود چنانکه برخی چیزها ملک مسجد یا حسینیه یا بیمارستان محسوب می‎گردد.

مقتضای دو احتمال اول این است که هر چه برای امیرالمؤمنین (ع) از خمس ها و انفال در زمان حیات آن حضرت بود، پس از وفات به ورثه او مطابق با سهامشان منتقل شود؛ همان گونه که مثلا املاک زید به ورثه او منتقل می‎شود، و نیز آنچه رئیس یک مؤسسه به عنوان مزد ریاست دریافت کرده پس از وفات به ورثه او منتقل می‎شود، که در این صورت باید گفت تمام زمینهای موات و کوهها و نیزارها و بیابانها و دریاها و معادن و مانند آن با وفات آن حضرت (ع) به ورثه او منتقل شده و برای امام بعدی چیزی به عنوان امامت او باقی نمانده است.

و مقتضای احتمال سوم این است که هر چه برای مقام امامت بوده به امام بعدی

ناوبری کتاب