صفحه ۳۰۶

میراث کسی که وارثی ندارد از اموال و چیزهای دیگر."مبسوط ‏263/1.

5 - و در اواخر جهاد غنیه آمده است: "و اما زمینهای انفال هر زمینی است که صاحبان آن بدون جنگ آن را تسلیم کرده باشند یا از آن سرزمین کوچ کرده باشند، و نیز هر زمینی که مالک آن مرده باشد و وارثی نه از طریق خویشاوندی و نه از طریق آزاد شدن از بردگی (ولاء عتق) نداشته باشد، و گستره بیابانها و قله کوهها و نیزارها و قطایع سلاطین که از راه غصب به دست نیاورده باشند و زمینهای موات، که همه اینها ویژه امام است نه دیگران، و او هرگونه که صلاح بداند می‎تواند در آن تصرف کند، می‎تواند بفروشد یا ببخشد یا هر گونه تصرف دیگر."تبیان ‏780/1.

6 - در وسیله ابن حمزه آمده است: "زمینها به چهار گونه است: زمینی که اهل آن به میل خود مسلمان شده باشند، و زمینهای جزیه و آن زمینهایی است که اهل آن با مسلمانان مصالحه کرده باشند، و زمینهایی که با زور شمشیر گرفته شده است و زمینهای انفال. زمینهای نخست از آن صاحبانش است... و دوم حکم آن به امام واگذار شده است... و سوم تمامی آن برای مسلمانان است و حکم آن در اختیار امام است، به هر گونه که صلاح دانست در آن تصرف می‎کند و او نسبت به مسلمانان دلسوزتر است؛ و چهارم ویژه امام است و آن ده گونه است: هر زمینی که اهل آن کوچ کرده اند و هر سرزمین خرابی که اهل آن آن را رها کرده اند، و هر زمینی که کفار بدون جنگ واگذار کرده اند، و هر زمینی که برای تصرف آن اسب و شتری تاخته نشده است، و زمینهای بایر بدون صاحب و نیزارها و قله کوهها و دشت و بیابانها و برگزیده شاهان، قطایع آنها که بدون غصب در دست آنان است. همه اینها در دست امام است، هر چه را خواست می‎فروشد و هر چه را خواست می‎بخشد و از فردی به

ناوبری کتاب