صفحه ۳۰۲

و ظاهر عبارت ابوعبید در اینجا این است که حکم "سلب" در نزد او یک حکم ثابتی بوده است برای همیشه، یا به عنوان حکمی فقهی و الهی، یا حکم حکومتی دائمی از سوی پیامبر(ص)، و همچنین حکم یک سوم و یا یک چهارم برای گروههای اعزامی (سرایا).

در هر صورت شما ملاحظه می‎فرمایید که بخشش (نفل) در اقسام چهارگانه آن نزد ابوعبید از حریم غنایم جنگ تجاوز نمی کند.

و در سنن بیهقی بابی را تحت عنوان انفال گشوده است، آنگاه بابی را به سلب و بابی را به تخمیس آن و بابی را به گروههایی که پیامبراکرم برای جنگ به سوی نجد فرستاد که فرزند عمر در میان آنان بود و برای هر یک از آنها شتری را علاوه بر سهمیه وی قرار داد - و در آن جنگ سهم هر یک از آنها دوازده شتر بود - و بابی را در اختصاص یک پنجم از خمس به سهم مصالح و بابی را برای بخشش یک چهارم و یا یک سوم در سرایا پس از پرداخت خمس، و بابی را به آنچه پیامبر(ص) در جنگ بدر پیش از نزول آیه شریفه انفال بخشید، اختصاص داده است. که از همه این مطالب روشن می‎شود که موضوع نفل و انفال نزد ایشان خصوص غنایم جنگ است.وسائل ‏365/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 4. در هر صورت باید گفت آن شتری که پیامبراکرم (ص) افزون به سهمیه آنان به آنان بخشیده، باز خود از خمس یا از سهم خداوند متعال یا از سهم پیامبراکرم (ص) بوده است.

شافعی نیز در کتاب "الام" خویش بحث انفال را مطرح کرده، آنگاه مسأله سلب، آنگاه مسأله بخشش شتر علاوه، آنگاه بخشش هایی که امام نسبت به سپاهیان یا گروههای اعزامی به صورت مشروط پیش از درگیر شدن با دشمن دارد را یادآور شده و در پایان می‎نویسد: "همه اینها برای آنهاست بر اساس آنچه امام با آنها شرط کرده است."وسائل ‏365/6، ابواب انفال، باب 1، حدیث 2.

در مختصر خرقی که در فقه حنابله نگاشته شده آمده است:

ناوبری کتاب