بر مایملک مردم است و کسی مالک آنها نیست، که از آن خدا و پیامبر اوست.
انفال بر غنایم جنگ نیز اطلاق میگردد، زیرا اینها علاوه بر پیروزی است که به دست آمده، و مقصود اصلی در جنگ پیروزی بر دشمن و ناتوان کردن اوست، پس هنگامی که پیروزی به دست آمد مقصود حاصل شده است؛ و اموالی که رزمندگان به غنیمت میگیرند و افرادی را که به اسارت در میآورند اینها علاوه بر هدف اصلی یعنی پیروزی است."مبسوط 64/2.
[اموال شخصی و اموال عمومی ]
در توضیح مفهوم انفال لازم است یادآور شویم که اموال به دو گونه است: یکی اموال شخصی که عرفا و شرعا متعلق به اشخاص است، و دیگری اموال عمومی که متعلق به عموم جامعه است؛ و نظام تشریع صحیح نظامی است که منطبق بر نظام تکوین باشد، و نظام تکوین اساس آن باشد. شما ملاحظه میفرمایید که اشخاص تکوینا مالک اعضاء و جوارح و اندیشه و قوای خویش اند و به تبع آن مالک کارهای خود و نتیجه ای که از کارهایشان حاصل میشود، بر این اساس انسان مالک سازندگی و احیاء زمین و حیازت آن است و به تبع آن مالک چیزهایی که محصول احیاء و حیازت است؛ پس مثلا کسی که زمین مرده ای را احیا کرده است چون آن را احیاکرده حیثیت احیا و آثار حیات آن را مالک میشود. چون آنجا نتیجه کار و تلاش اوست، و او میتواند این حیثیت احیا و شئ ساخته شده خود را به دیگری با گرفتن عوض و یا بدون آن واگذار کند. همان گونه که این ملکیت به ورثه او نیز قهرا به حکم عرف و شرع منتقل میگردد، و این اساس و معیار و ملاک املاک شخصی است.
و اما اموال عمومی همانند زمینهای موات و کوهها و نیزارها که خداوند متعال آنها را