صفحه ۲۶۷

مسلمین به عنوان امام مسلمانان باشد، یا زمین موات - به اقسام مختلف آن - که همه این زمینها از آن امام به عنوان مقام امامت اوست و فئ و انفال محسوب می‎گردد و ما پیش از این بارها گفته ایم و پس از این نیز در بحث انفال خواهد آمد که این اموال برای شخص امام نیست، بلکه برای مقام و منصب امامت است و از وی به امام بعدی منتقل می‎شود نه به وارث او.

و مقدار خراج در همه اقسام سه گانه به نظر امام واگذار شده است که به هر گونه که صلاح بداند در دست اهل خراج قرار می‎دهد. اما آنچه برای امام است امر آن به دست امام باشد واضح است. اما آنچه از آن مسلمانان است، علاوه بر اینکه مقتضای ولایت و امامت او چنین اقتضایی را دارد، دو روایتی است که پیش از این بدان اشاره شد و نیز مرسله طولانی حماد که اصحاب ما نیز بدان فتوی داده اند.

در صحیحه بزنطی آمده است که گفت: خدمت ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) از خراج و روشی که اهل بیت آن حضرت در مورد آن دارند سخن رفت، حضرت فرمود: "یک دهم و یک بیستم برای کسانی که خود مسلمان شده اند، زمینهایشان در دستشان می‎ماند و از زمینهای آباد آنان یک دهم [محصول دیم ] و یک بیستم [زمین آبی ]دریافت می‎شود، و زمینهای آنان که آباد نشده است را والی می‎گیرد و آن را در اختیار کسانی می‎گذارد که آباد کنند و زمین از آن مسلمانان است. و زمینهای کمتر از پنج وسق منتهی ‏934/2؛ تذکره ‏427/1 و 428.در آن چیزی نیست. و آنچه به وسیله شمشیر گرفته می‎شود از آن امام است در اختیار هرکس بخواهد قرار می‎دهد همان گونه که پیامبرخدا(ص) با زمینهای خیبر این گونه کرد."مبسوط ‏33/2 - 35.

ناوبری کتاب