صفحه ۲۴۶

بر آنان تجاهر نکنند. ششم: از سوار شدن بر اسبهای راهوار عربی گران قیمت بپرهیزند و مانعی ندارد که بر الاغ و قاطر سوار شوند. این شش شرط مستحب است و تا هنگامی که شرط نشده باشد ضروری نیست ولی اگر شرط شد لازم می‎شود، و پس از شرط هم ارتکاب آن موجب نقض قرارداد نیست؛ بلکه آنان را به انجام آن وادار می‎کنند و بر ترک آن آنان را ادب می‎کنند، و اگر شرط نشده باشد تأدیبی هم در کار نیست."مبسوط ‏43/2. در این مورد در احکام السلطانیه ابویعلی شرایع ‏329/1 (چاپ دیگر 251/). و خراج ابویوسف "غیار" پارچه کوچکی همچون وصله بوده که یهودیان ذمی به دستور مسلمانان بر لباس خود نصب می‎کرده اند، و "زنار" کمربندی بوده که ذمیان نصرانی در مشرق زمین به امر مسلمانان موظف به همراه داشتن آن بوده اند. برهان قاطع و مغنی ابن قدامه احکام السلطانیة 145/. نیز مطالبی آمده است.

در عبارت ماوردی واژه "غیار" به کسر چیزی است که علامت اهل ذمه بوده همانند زنار (کمربند) برای مجوسیان. این گونه در کتاب اقرب الموارد آمده است. ولی هدف از ملزم کردن آنان به پوشیدن زنار و مانند آن این بوده که بدین وسیله خوار شوند و از پوشش مسلمانان متمایز باشند. در این مورد به کتاب "الاموال" ابوعبیداحکام السلطانیة 158/. نیز می‎توان مراجعه نمود.

8 - در کتاب وسائل به سند خود از زراره، از امام صادق (ع) آمده است که فرمود: "پیامبرخدا(ص) جزیه را از اهل کتاب پذیرفت بر این اساس که ربا نخورند، گوشت خوک نخورند، و با خواهران و دختر برادران و دختر خواهران خویش ازدواج نکنند، پس هر یک از این امور را مرتکب شوند ذمه خداوند و ذمه پیامبرخدا(ص) از او بری است. فرمود: و امروز هم برای او ذمه ای نیست."خراج / 127 و 138 و صفحات پس از آن.

ناوبری کتاب